نمایش پست تنها
  #1  
قدیمی 01-23-2010
dada6 dada6 آنلاین نیست.
کاربر عادی
 
تاریخ عضویت: Dec 2009
نوشته ها: 88
سپاسها: : 1

12 سپاس در 11 نوشته ایشان در یکماه اخیر
جدید ظهور زلال - تشريح و بررسي شعر زلال به قلم ابوالفضل دادا

ظهور زلال


به نام خدا
خداوند شاه و گدا
عزيزي كه جان مر ا خلق كرد.
توكّل دريـن ابـتـدا
بدان مقتدا



مقدّمه
با سلام و احترام
چنانچه مستحضر هستيد ، زمان درازي است اوزان عروضي به نحو يكسان و تكراري و همچنين قالب ها چه در سبك گذشته ي مرسوم ( غزل ، مثنوي ، رباعي ، قصيده ، دوبيتي ، چهارپاره ... ) و چه در نيمايي ، به طور مرتّب پيش مي روند و پوست اندازي و تغيير قيافه و ساختارشكني اصولي و اساسي در اين خصوص صورت نگرفته است و از يك سو هم قالب هاي بدون ديوار و نظمهايي در نهايت بي نظمي به نام شعر سپيد و نثرواره از رِيل و مدار خارج مي شوند. لذا بر خود وظيفه دانستم كه قالبي تازه با اصول و تعريفي علمي در عالم شعر داشته باشم تا كليدي باشد بر آنهايي كه دلشان مي خواهد كمي از آسوده خواهي و بي حالي بيرون جسته و جوهره ي احساس و پيامشان را در نظم و قالبي جديد نيز بطور استادانه به عرصه ي ظهور و عمل برسانند.
بنابر اين با نهايت احترام و ادب و ضمن كسب اجازه از پيشكسوتان و اساتيد معزّز ادبيّات ، در زير سايه ي عنايت خدا ، اين قالب را با نام خاص خود و با تعريفات علمي و توضيحات مفصّل فنونش ، به خدمت بزرگواران و اهل دل و شاعران عزيز تقديم مي دارم .
قالبي كه جديدا ً با نام ( زلال ) به صف قالبهاي تعريف شده ي علمي ( غزل – مثنوي – رباعي - ... ) اضافه مي شود ، كاملا ً علمي و تخصصي است ، لذا عزيزاني كه در قالبهاي غزل و نيمايي استاد هستند مي توانند در اين قالب جديد نيز موفّق باشند .
همچنين عزيزاني هم كه در شعر سپيد و آزاد مهارت دارند در نوع ديگر اين قالب ( كه تعريف و توضيح داده شده است ) پيروز خواهند شد .
در اين قالب شاعراني خواهند توانست بدرخشند كه در موسيقي شعر و اوزان عروضي و علم هجا و قافيه مسلّط باشند . بنابراين به خاطر داشته باشيد كه اين قالب جديد ، ساختماني است نوين و بي نظير و تك و با استخوان بندي و نظمي پيشرفته تر كه ظهورش را بر علاقمندان فن شعر تبريك عرض مي كنم.
لازم به توجّه و ياد آوري است كه اينجانب هيچ قالبي را در شعر فارسي ، تمام شده نمي دانم و هر قالب و سليقه اي ، از غزل و مثنوي و رباعي و... گرفته تا نيمائي و سپهري و سپيد و آزاد و... ، همه محترمند . ليكن ظهور ‌« زلال » به مثابه ي افزايش تنوّع مي باشد .

توصيه :

از چهل روز پيش كه آگهي و اطلاع رساني ظهور زلال در سايت هاي ادبي شروع شده بود ، بسياري از عزيزان كنجكاوانه در انتظار بسر مي بردند و اينجانب حقير را با ابراز محبّت ، شرمنده ي ادبشان مي كردند . خدا را شكر كه در سلامت مانديم و دوران تكامل زلال به سر رسيد ، من امروز دوّم بهمن ماه سال يكهزار و سيصد و هشتاد و هشت هجري شمسي ،اين نوزاد تازه تولّد يافته را به ياري خداي عالم و عالميان و در سايه دعاي شما عزيزان ، در صحّت تمام به آغوش گرم جهان ادبيّات تحويل دادم .مي بينيد كه اعضايش صحيح و سالم است ولي تربيت كاملش در دست من نيست. اگر دست و رويش كمي كثيف به نظر آيد مرا ببخشيد . حتما سليقه ام بدون اشكال نيست . و ايرادهاي زيادي در توضيح رفتار دارم ، بنابر اين ، بعنوان عضو كوچكي از اهل قلم ، خاشعانه و عاجزانه دست تمنّا بر پيشگاه شريف دانشمندان و اساتيد و دوستان معزّز دراز مي كنم و رخصت و ياري مي طلبم كه اين ثمره را از بروز هرگونه جراحت احتمالي و عواقب ناشي از بي سليقه گي و ناداني خادم حقيرشان در امان نگهدارند .
اين نوزاد نوپا تا بزرگ شود و راه برود در كوچه هاي خطرناكي به زمين خواهد خورد . اگر قرار باشد هركسي لگدي بيرحمانه برايش بزند ، نفسي زنده نمي ماند . پس در اين خصوص ، دستگيري و همّت بزرگواران كارساز خواهد بود .
همچنين با عنايت بر اينكه استمرار رسالت شاعري در زمان حسّاسي قرار گرفته است ، خواهشمندم از داخل كردن امواج گِــل آلود سياسي پرهيز نموده و در صورت مشاهده ي زخم حاصل از بي سليقه گي ها و كم داني ها و برداشتهاي شتابزده و سوء استفاده ، تنها به درمان و اصلاحش فكر بفرماييد ! و حوصله به خرج دهيد !
ضمناً از دوستان بزرگوار استدعا دارم كه براي نوشتن زلال عجله نكنند ، تعاريف و بررسي ها را چندين بار به دقت مطالعه نموده سپس اقدام بر آفرينش انواع زلال فرمايند . لازم به ياد آوري است كه اينجانب زلال هايم را تا مدّتي در سايت ها توأم با تشريح و بررسي ، ارسال و پست خواهم كرد تا براي يادگيري بهتر و سريع دوستان ، كمكي كرده باشم . اينجانب ، كسي نيستم جز منشي و نوكر در آستانه ي حواله كننده و بدون منّت ، خاك پاي همه ي شما عزيزان . باري در زير سايه ي آفريدگار مهربان ، از شما نيز ياري مي طلبم و آرزوي موفّقيّت براي همديگر دارم .
با سپاس فراوان
خادم اهل قلم
مهندس ابوالفضل عظيمي بيلوردي ( دادا ) - ايران
دوم بهمن ماه سال يكهزارو سيصدو هشتاد و هشت هجري شمسي




« زلال »

تعريف كلّي « زلال » :

شعري است با طول وزن پلّه اي كه بطور مساوي از كم شروع شده و در كم نيز به اتمام مي رسد . اين نوع شعر داراي 5 الي 11 سطر مي باشد . از لحاظ وزن به طولاني ترين سطر كه سطر وسطي مي باشد « سطر مادر » و سطرهاي اطراف آن را « سطرهاي قرينه » مي گويند . زلال داراي دو نوع ( عروض و آزاد ) مي باشد كه هركدام براي خود اصول و تعاريف خاصّي دارند.

توضيح كامل :

در شعر « زلال » ، نحوه ي حركت اوزان با صعود و نزولشان ، تصوير فتح قلّه اي را در وزن مصوّر مثلثي به تجسّم ذهني رسانده و فضاي هندسي جالبي را در عالم خيال و معنا ، نمايان مي سازد .
اوزان عروضي در اين نوع شعر ، بيشتر روي آهنگ بيروني يا روي نوعي حالت ريتميك و ملوديك موسيقيايي سوار است و بصورت امواج ، صعود و نزول پله اي منظّم دارد .
وزن موسيقيائي زلال ، با معلوم شدن تعداد ضرباهنگ سطر اوّل و يا كشف ريتم سطر مادر بدست مي آيد.
« زلال » بهترين قالب منظّم تازه بنياد براي ظهور تخيّل و تصوير در آغوش استعدادهاي تازه به ميدان رسيده است و جلوه هاي عاشقانه و حسّ هاي عرفاني و تصاوير نادر ماورائي در اين نوع شعر در زباني ساده و شفّاف به اوج خود مي رسد . به عبارتي ، زلال ، قالبي است بيشتر براي شورهاي عاشقانه و عرفاني و ماورائي به زباني ساده و شفّاف و پيام هاي اجتماعي را نيز اغلب ، رك و پوست كنده مي گويد .
در نزول و صعود وزن مصوّر مثلّثي شعر زلال ، احساسهايي عميق مي توانند تموّج داشته باشند كه اغلب حركات آيينه گونشان از گوشه گوشه هاي آن نشأت گرفته و سحر سخن با كوتاهترين كلام ، چون شفقي بر سر قلّه ، نمايان است .
اين نوع شعر ، زبان خاصّ خودش را دارد و با ريتم خاصّ موسيقيايي بر طبق سليقه و ذوق شاعر ساخته مي شود و دقيقاً حركتي منظّم در موج هاي آهنگين را همراهي ميكند . شعري زلال واقعي است كه عليرغم رعايت ريتم و فاصله ي گام به گام و اصول تعريف شده ي خاصّ خود ، در ريتمي هماهنگ نوشته شود . هرچند كه اين فنّ ، استادي و مهارت و حوصله ي زيادي مي طلبد امّا بعنوان بهترين قالب براي بروز عاطفه ها ، عروس عصر اينترنت و ارتباطات فضايي مي باشد . « زلال » تحرّك مي خواهد ، چنانچه از طرحش پيداست ، اندازه مي خواهد . نظم مي خواهد . گوشه مي خواهد . براي شكار اسرار و حرفهاي مگو ، خلوتي زنده مي خواهد . زلال ، دقت و ظرافت و مهارت مي خواهد تا در كمترين حجم ، محكمترين يا شيرينترين سخن را در قالبي منظّم و با اصولي پيشرفته تر به عرصه ي ظهور برساند .
اينك سليقه ي زمان چنين اقتضاء مي كند كه جوهره ي احساس و پيام در كمترين زمان و كوچكترين حجم به مخاطب ارائه شود. لذا در اين راستا ، زلال مي خواهد جان كلام در كوچكترين حجمي هنرمندانه ، بصورت
شفّاف بيان گردد.
مزِيّت زلال نويسي :
مهمّترين حسن زلال نويسي در اين است كه شاعر را مشتاق و مكلّف مي كند كه هنر خود را بر خلاف عادت گذشته ، در جديدترين و پيشرفته ترين قالب بي سابقه و بي نظير نيز به عرصه ي ظهور رسانده و حرف و پيامش را در قالبي حسّاس جمع و جور بكند . و سعي بر اين داشته باشد كه عصاره ي تصوير در كلام را به صحنه ي ديد بكشد . هرچند كه اين فنّ به دليل نظم و زبان و خصوصيّات خاص خود ، تمركز زيادي مي طلبد امّا شيرينترين تخيّل و تصوير و احساس را مي توان در اين قالب به روحي سرزنده و ماندگار پيوند داد . من مطمئنّم كه نسل هاي آينده بطور استادانه و از روي علاقه ، در بطن و حوالي اين انديشه ، كار نموده و در زلال نويسي ، هنر نمايي هاي عاشقانه و عارفانه و ماورائي خود را به نمايش جهاني خواهند گذاشت .
« زلال » مي گويد : من از پر كردن و بازي با كلمات خوشم نمي آيد ، اگر گوهر داري بيا جلو ! . مبادا سر كسي را به درد بياوري ، زحمت و هنر و ظرافت را مفت نمي فروشند ، منظّم و اصولي بگو ! ولي هنرمندانه بگو ! تا عصاره ي كلامت را به قلّه رساني !
در « زلال » همه نوع استعداد مي تواند ميدان بگيرد ، از استعداد كلاسيكي و نيمايي و سپيد و آزاد گرفته تا طرح هاي مختلف ادبي .
اما اين مسئله هم از خاطر شريفتان نرود كه عصر ، عصر ظهور ساختمانهايي پيشرفته با اصول و نظم مهندسي خاص است . ساختمانها خوشگل شده اند ، اتومبيل ها خوشگل شده اند ، اما نظم و اصول خاص خودشان را از دست نداده اند . شما حتّي در پيشرفته ترين نقطه ي جهان نيز بي نظمي در طرّاحي ساختماني را نمي توانيد ببينيد . به عنوان مثال : اگر يكي از ستونهاي برج ميلاد در بيرون نگهداشته مي شد و يكصد متر بيشتر از قد متعارف ستون ثقلي بالا مي رفت ، چه اتفاقي در زيبايي و نظم و استحكام آن مي افتاد ؟!
و يا اگر اين ساختمانهاي خوشگل كه با اين تقارن زِيبا ساخته شده اند ،
داراي گوشه هايي ناجور و يا ديوارهايي كوتاه و بلند و بدور از اندازه ( مثل بعضي شعرهاي بي سليقه ي سپيد و نو ) بودند ، با كدام معيار و قالب جهاني در دانشكده هاي معماري جهاني قابل تعريف و ارائه ي طرح مي شدند؟!
قرار نيست كه ما از روي تنبلي پناه به دامن نثر نويسي بي حد و حصر ي به نام به اصطلاح « شعر نو » نماييم . به نظر من بايد شعر ، علاوه از جوهريّت ، نظم و قالبي تعريف شده داشته باشد . همه ي اين كهكشانهايي را كه مي بينيد با قانون نظم در زاد و ولدند . و هيچكدام بدون اسكلت نمي باشند . خدا قسمتي از جهان را روي وزن عروضي ( مثل حركت ستارگان و سياره ها به دور خود و يا بدور زوجهايشان ) و قسمتي را روي وزن هجايي ( مثل تغيير شكل كهكشان به حالت نيم دايره و لوبيايي و مثلّثي و قلّه اي ... ) آفريده است و برايشان محدوديّت خاص و معقولي قائل شده است . اگر طول حركت يا لرزش همگاني يكي از كهكشانها از ديگران ، بيشتر و يا كمتر از حد و بدون حساب و كتاب باشد، قيامت مي شود . من الآن قيامت در شعر نو و سپيد و نثرواره ها را مي بينم كه اگر چنين پيش برود شعر ويران خواهد شد . بنابراين تولد « زلال » در اين برهه اي از زمان را از روي حكمت ميدانم . هرچند كه زلال نويسي كار هر شاعر نيست ولي هشدار و تكاني است بر نسل نو كه قليلي به خودشان آيند و زحمات گوهربار اجدادمان را به هدر ندهند .

ميان كلام :
تذكرّ قابل توجّه : معمولاً در زلال ، حرف به زباني ساده و شفّاف گفته شده و احساس بطور رك و روان ، بيان و منتقل مي گردد .
به عبارتي ، « زلال » معمولاً كم مي گويد ولي مغز كلام را مي گويد .
سئوال = زلال به عبارت « فعلاتن فعلاتن فعلات » و امثال اينها چه مي گويد؟!
حرف و حساب زلال چيست ؟!
زلال به ساختمانهاي كلاسيكي با وزن يكسره چه مي گويد؟!
جواب = زلال مي گويد : اي ساختمانهاي با قالب ساده و با وزن پيوسته ! معماري منظّم و ساده و پيوسته ي شما در من به سلِقه ي شما قابل تكرار نيست. اما محترميد . لذا با عنايت بر اينكه پي و « فونداسيون » شما بسيار لازم و ضروري به من است ، شيوه در معماري را عوض مي كنم و نقشه و طرحش را امروزي و پيشرفته تر مي كنم و جهش و شتابي آهنگين بر استخوان بندي و اسكلت هاي منظّم مي دهم .
سئوال = زلال به ساختمانهاي نيمائي و سپيد و آزاد و نثرواره هاي امروزي و امثال اينها چه مي گويد ؟! و با وجود اينها قصد زلال از به ميدان آمدن چيست ؟!
جواب = زلال خطاب به آنها مي گويد : شما در برخي موارذ ، خيلي نامنظّم پيش رفتيد. آپارتمانهايي ساختيد به بلنداي چهل طبقه در بغل حياطهاي تك واحدي . نظم شهر شعر را به هم ريختيد !
آنقدر در ديواركشي ، افراط و تفريط ، و در نظم و آهنگها بي تفاوت گشتيد كه شعر هايي زيبا تبديل به مقاله شدند.
مي خواهم ديوارهاي اضافه را ببُرم و به شهر شعر ، يك ساماندهي خاصّي بدهم.
اين قطار ي كه بدون حساب و كتاب ، با اين سرعت مي رود و در پيچ هاي پي در پي به زمين مي خورد ، برازنده ي مغز پيشرفته ي امروزي نيست. يك مقدار جلوي نثرها را بگيريد ببينيم چه خبر است ؟!
شعر ايران اصول دارد .
زلال مي گويد : من هرچه آموخته ام از گذشته و حال است . به همه ي اشعار احترام مي گذارم و حتّي احترام به آينده نيز برايم واجب است ، امّا روي اينكه تنوّع و تغييراتي را موجب شده ام ، پايبند و خوشحالم و بر هيچ سليقه اي هم خرده نمي گيرم . خواهشمندم آنها هم احترام مرا نگهدارند .

انواع زلال :
بطور كلّي « زلال » به چهار نوع تقسيم شده است كه عبارتند از :
الف- زلال عروضي قافيه دار
ب- زلال عروضي بدون قافيه
ج- زلال آزاد
د- زلال پيوسته
در هر چهار نوع فوق ، قانون كلّي زلال مراعات مي شود ، ليكن با اين تفاوت كه :
در زلال عروضي قافيه دار ، وزن با آهنگ موسيقيائي روان عروضي پيش مي رود و از قافيه نيز بطور حساب شده استفاده مي شود . بدين ترتيب كه دو سطر اول و دو سطر آخر داراي قافيه و بقيّه ي سطرها يك در ميان داراي قافيه مي باشند .
در زلال عروضي بدون قافيه ، وزن با آهنگ موسيقييايي روان عروضي پيش مي رود اما شاعر مقيّد به قافيه نيست ، مي تواند اصلاً استفاده نكند و يا در دو سه سطر ، بعنوان آرايه ي ادبي جهت زيبايي به كار ببرد.
در زلال آزاد ، از آهنگ روان عروضي براي سطرها استفاده نمي شود و مسلماً رديف و قافيه اي هم در كار نيست .
در زلال پيوسته ، دو يا چند زلال پشت سر هم در يك مضمون نوشته مي شوند . به عبارتي ، اگر در يك موضوعي دو يا چند زلال از يك نوع تعريف شده را زير هم قرار دهيم به آن زلال پيوسته مي گويند. در اين هم تمام سطرهاي قرينه و سطرهاي مادر با لنگه هاي همترازشان در يك وزن و آهنگ و يا در يك اندازه ي هجايي مي باشند و اين خود سه نوع مي باشد :

الف- زلال پيوسته ي عروضي قافيه دار
ب- زلال پيوسته ي عروضي بدون قافيه
ج- زلال پيوسته ي آزاد
توجّه = هرگاه خواستيد بدانيد كه شعري زلال است يا نه ، ابتدا به بندهاي ششگانه ي قانون كلّي « زلال » مراجعه فرماييد !
در ضمن ، يكسان بودن وزن سطرهاي مادر ، در زلال پيوسته مهم و ضروري مي باشد .قابل توجّه است كه سطرهاي متقارن ، بايد آهنگ موسيقيايي اين وزن را به هم نزديك نمايند و با سطر مادر همراهي در ريتم داشته باشند .

قانون كلّي « زلال » :
1- سطر اول و آخر داراي حداكثر پنج ضرباهنگ در وزن مثلّثي عروضي و يا حداكثر شش عدد هجا در وزن مثلّثي آزاد باشد.
2- تعداد ضرباهنگ بين دو سطر ( تفاوت پلّه اي بين دو سطر همجوار از هم ) در وزن مثلثي عروض ، فقط 2 عدد .
و تعداد هجا در وزن مثلثي آزاد حداكثر تا شش عدد كه با يك فاصله ي مساوي بطور پله اي نزول و صعود داشته باشد. ( مثال :يعني اگر تعداد ضرباهنگ سطر دوم از تعداد ضرباهنگ سطر اول ، دوتا بيشتر باشد بايد تعداد ضرباهنگ سطر سوم هم از سطر دوم ، دو تا بيشتر باشد . به همين ترتيب دو به دو و پله اي صعود مي كند تا سطر مادر و بعد به همان اندازه بطور متقارن و با فاصله ي يكسان كاهش مي يابد . )
3- ريتم موسيقيايي از ابتدا تا آخر بطور روان حفظ گردد.
4- تعداد سطرهاي هر زلال ، از 5 كمتر و از 11 بيشتر نباشد.
5- سطرها زير هم نوشته شوند.
6- سطرهاي متقارن ، از لحاظ طول وزن عروض يا تعداد هجا و
تعداد ضرباهنگ باهم مساوي باشند .
(توجه:تعداد ضرب بين سطرها در همه ي زلالهاي عروضي فقط 2 است )

الف- زلال عروضي قافيه دار

در اين نوع ، زلال سوار بر آهنگ و ريتم روان عروضي است .
قانون زلال عروضي قافيه دار:
1- تعداد سطر هر زلال 5 الي 11
2- طول وزن سطرهاي اول و آخر حداكثر تا 5 ضرباهنگ
3- تفاوت طول وزن بين دو سطر مساوي با 2 ضرباهنگ
4- طول وزن يا آهنگ سطرهاي متقارن باهم مساوي
5- دو سطر اول و آخر زلال هم قافيه و بقيّه ي سطور يك در ميان داراي قافيه ( مي تواند سطور اول و آخر در شعر قافيه داري كه داراي رديف هم هست، فقط رديف بشود، مثل زلال شماره ي 3 )
توجّه : ضرباهنگ هاي ناقص ( در هوا مانده ) به شمارش نمي آيند . به عبارتي ، ترتيب موسيقييائي در نيم هجاي اضافه در برخي شعرها كه اتفاق مي افتد ، رعايت مي گردد ، امّا به نوشتار نمي آيد ، مثال :
ضرباهنگ مساوي با سه و نيم ، سه نوشته مي شود .

به نمونه هاي زير توجّه فرماييد :

زلال شماره ي ( 1 )

به نام خدا
خداوند شاه و گدا
عزيزي كه جان مرا خلق كرد.
توكّل دريـن ابـتـدا
بدان مقتدا

بررسي شعر بالا :
ض = ضرباهنگ
( قبل از هرچيز وزن و آهنگ سطر مادر را بدست مي آوريم تا ببينيم آيا سطرهاي متقارن از لحاظ موسيقييائي از مادر تبعيّت كرده اند يا نه ؟! و بدين ترتيب شروع به شمارش تعداد ضرباهنگ در ريتم به تبعيّت از مادر مي كنيم . )

2- به نام خدا = 4 ض
1- خداوند شاه و گدا = 6 ض
+- عزيزي كه جان مرا خلق كرد. = 8 ض
1- توكّل دريـن ابـتـدا = 6 ض
2- بدان مقتدا = 4 ض

نوع ساختار نظم شعر : عروضي
فرم ضرباهنگ = ( 4-6-8-6-4 )
تعداد ضرباهنگ بين سطرها = 2
تعداد كل سطرها = 5

+= سطر مادر =
عزيزي كه جان مرا خلق كرد.
داراي 8 ضرباهنگ
فعولُن فعولُن فعولُن فَــعُــل

1و1= سطرهاي قرينه =
خداوند شاه و گدا
توكّل دريـن ابـتـدا
هركدام داراي 6 ضرباهنگ با وزن موسيقيايي برابر
فعولُن فعولُن فَــعُــل

2و2= سطرهاي قرينه =
به نام خدا
بدان مقتدا
هر كدام داراي 4 ضرباهنگ با وزن موسيقيايي برابر
فعولُن فَــعُــل

نتيجه : شعر فوق طبق قانون كلّي « زلال » از نوع شعرهاي زلال عروضي قافيه دار محسوب مي شود.

زلال شماره ي ( 2 )

بهار را بنگر!
وَ چشم ناز يار را بنگر!
فداي آن لب شيرين پر ز آب عسل
تو گرمي كنار را بنگر!
خمار را بنگر!

بررسي شعر بالا :
ض = ضرباهنگ

2- بهار را بنگر!=3ض
1- وَ چشم ناز يار را بنگر!= 5ض
+- فداي آن لب شيرين پر ز آب عسل= 7ض
1- تو گرمي كنار را بنگر!= 5ض
2- خمار را بنگر!= 3ض

نوع ساختار نظم شعر : عروضي
فرم ضرباهنگ = ( 3-5-7-5-3)
تعداد ضرباهنگ بين سطرها = 2
تعداد كل سطرها = 5

+= سطر مادر = فداي آن لب شيرين پر ز آب عسل
داراي 7 ضرباهنگ
مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلات

1و1= سطرهاي قرينه =
وَ چشم ناز يار را بنگر!
تو گرمي كنار را بنگر!
هركدام داراي 5 ضرباهنگ با وزن موسيقيايي برابر
مفاعلن مفاعلن فعلات

2و2= سطرهاي قرينه =
بهار را بنگر!
خمار را بنگر!
هر كدام داراي 3 ضرباهنگ با وزن موسيقيايي برابر
مفاعلن فعلات

نتيجه : شعر فوق طبق قانون كلّي « زلال » از نوع شعرهاي زلال عروضي قافيه دار محسوب مي شود

به نمونه ديگر توجّه فرماييد:

زلال شماره ي ( 3 )

به تو گفتم برو!
تأخير مكن صبحدم برو!
اين شب دوباره جان مرا مي درد وَ تو
خوشدل مباش بر دوسه لب بوسه هاي پر ز غم برو!
ديدم كسي زپشت صدا ميكند تورا و تو هي پرسه مي زني!
انگار عـاشقي به مـن ، اگـر آماده اي سپرم بر تو تمام دلم برو!
باري بـرو براي جهاني اميــر باش بــرو اي شكستــه دل
خود را اسير درد مكن پاي هـزاران عـدم بـــرو!
دريا براي شعله نمي نازد عار كن!
اينبار نجوش هيچدم برو!
برو! محكم برو!

بررسي شعر بالا :
ض = ضرباهنگ

5- به تو گفتم برو!=4ض
4- تأخير مكن صبحدم برو!=6ض
3- اين شب دوباره جان مرا مي دَرد وَ تو=8ض
2- خوشدل مباش بر دوسه لب بوسه هاي پر ز غم برو!=10ض
1- ديدم كسي زپشت صدا ميزند تورا و تو هي پرسه مي زني=12ض
+- انگار عـاشقي به مـن،اگـر آماده اي سپرم بر تو تمام دلم برو!=14ض
1- باري بـرو براي جهاني اميــر باش بــرو اي شكستــه دل=12ض
2- خود را اسير درد مكن پاي هـزاران عـدم بـــرو!=10ض
3- دريا براي شعله نمي نازد عار كن!=8ض
4- اينبار نجوش هيچدم برو!=6ض
5- برو! محكم برو!=4ض

نوع ساختار نظم شعر : عروضي
فرم ضرباهنگ = ( 4-6-8-10-12-14-12-10-8-6-4 )
تعداد ضرباهنگ بين سطرها = 2
تعداد كل سطرها = 11

+= سطر مادر =
انگار عـاشقي به مـن،اگـر آماده اي سپرم بر تو تمام دلم برو!
داراي 14 ضرباهنگ

1و1= سطرهاي قرينه =
ديدم كسي زپشت صدا ميزند تورا و تو هي پرسه مي زني
باري بـرو براي جهاني اميــر باش بــرو اي شكستــه دل
هركدام داراي 12 ضرباهنگ با وزن موسيقيايي برابر

2و2= سطرهاي قرينه =
خوشدل مباش بر دوسه لب بوسه هاي پر ز غم برو!
خود را اسير درد مكن پاي هـزاران عـدم بـــرو!
هر كدام داراي 10 ضرباهنگ با وزن موسيقيايي برابر

3و3= سطرهاي قرينه =
اين شب دوباره جان مرا مي درد وَ تو
دريا براي شعله نمي نازد عار كن!
هركدام داراي 8 ضرباهنگ با وزن موسيقيائي برابر

4و4= سطرهاي قرينه =
تأخير مكن صبحدم برو!
اينبار نجوش هيچدم برو!
هركدام داراي 6 ضرباهنگ با وزن موسيقيائي برابر

5و5 = سطرهاي قرينه =
به تو گفتم برو!
برو! محكم برو!
هركدام داراي 4 ضرباهنگ با وزن موسيقيائي برابر

نتيجه : شعر فوق طبق قانون كلّي « زلال » از نوع شعرهاي زلال عروضي قافيه دار محسوب مي شود.

به نمونه ي ديگر توجّه فرماييد :

زلال شماره ي ( 4 )

عشــق را
مي پرستـم عشق را
قطره اي وحشت نـدارم از بُتان
بر دل ديوانه با يك بوسه بستم عشق را
بـاز آتش مي زنم بـر خويشتن در عالم ديـوانـگي
باز از بند منيّت هاي بي معناي سر در گم گسستم عشق را
عقل مغـرور آسمانم را غبـار آميـز نتوانست كرد
ناگهان تسليم شد چون ديد مستم عشق را
نام عشقم عشق خواهد مانـد
بـاز هستم عشق را
عشــق را

بررسي شعر فوق :

5- عشــق را=2ض
4- مي پرستـم عشق را= 4ض
3- قطره اي وحشت نـدارم از بتان= 6ض
2- بر دل ديوانه با يك بوسه بستم عشق را= 8ض
1- بـاز آتش مي زنم بـر خويشتن در عالم ديـوانـگي=10ض
+- باز از بند منيّت هاي بي معناي سر در گم گسستم عشق را=12ض
1- عقل مغـرور آسمانم را غبـار آميـز نتوانست كرد= 10ض
2- ناگهان تسليم شد چون ديد مستم عشق را= 8ض
3- نام عشقم عشق خواهد مانـد= 6ض
4- بـاز هستم عشق را= 4ض
5- عشــق را= 2ض

نوع ساختار نظم شعر : عروضي
فرم ضرباهنگ = ( 2-4-6-8-10-12-10-8-6-4-2 )
تعداد ضرباهنگ بين سطرها = 2
تعداد كل سطرها = 11

+= سطر مادر =
باز از بند منيّت هاي بي معناي سر در گم گسستم عشق را
داراي 12 ضرباهنگ

1و1= سطرهاي قرينه =
بـاز آتش مي زنم بـر خويشتن در عالم ديـوانـگي
عقل مغـرور آسمانم را غبـار آميـز نتوانست كرد
هركدام داراي 10 ضرباهنگ با وزن موسيقيايي برابر

2و2= سطرهاي قرينه =
بر دل ديوانه با يك بوسه بستم عشق را
ناگهان تسليم شد چون ديد مستم عشق را
هر كدام داراي 8 ضرباهنگ با وزن موسيقيايي برابر

3و3= سطرهاي قرينه =
قطره اي وحشت نـدارم از بتان
نام عشقم عشق خواهد مانـْدْ
هركدام داراي 6 ضرباهنگ با وزن موسيقيائي برابر

4و4= سطرهاي قرينه =
مي پرستـم عشق را
بـاز هستم عشق را
هركدام داراي 4 ضرباهنگ با وزن موسيقيائي برابر

5و5 = سطرهاي قرينه =
عشــق را
عشــق را
هركدام داراي 2 ضرباهنگ با وزن موسيقيائي برابر
نتيجه : شعر فوق طبق قانون كلّي « زلال » از نوع شعرهاي زلال عروضي قافيه دار محسوب مي شود.

زلال شماره ي ( 5 )

چشمت هنوز
مـانـنـد آفتـاب روز
رود عطش روانده به لب هاي آب
اي واي و داد ازين حرارت مابين اين دو سوز
اشكم فغان نمود وَ گشتم كباب
باشد به داغ جان فروز
عشقم بـروز

بررسي شعر فوق :

3- چشمت هنوز = 3ض
2- مـانـنـد آفتـاب روز = 5ض
1- رود عطش روانده به لب هاي آب = 7ض
+- اي واي و داد ازين حرارت مابين اين دو سوز = 9ض
1- اشكم فغان نمود وَ گشتم كباب = 7ض
2- باشد به داغ جان فروز = 5ض
3- عشقم بـروز = 3ض

نوع ساختار نظم شعر : عروضي
فرم ضرباهنگ = ( 3-5-7-9-7-5-3 )
تعداد ضرباهنگ بين سطرها = 2
(توجه:تعداد ضرب بين سطرها در همه ي زلالهاي عروضي فقط 2 است )
تعداد كل سطرها = 7

+= سطر مادر =
اي واي و داد ازين حرارت مابين اين دو سوز
داراي 9 ضرباهنگ

1و1= سطرهاي قرينه =
رود عطش روانده به لب هاي آب
اشكم فغان نمود وَ گشتم كباب
هركدام داراي 7 ضرباهنگ با وزن موسيقيايي برابر

2و2= سطرهاي قرينه =
مـانـنـد آفتـاب روز
باشد به داغ جان فروز
هر كدام داراي 5 ضرباهنگ با وزن موسيقيايي برابر

3و3= سطرهاي قرينه =
چشمت هنوز
عشقم بـروز
هر كدام داراي 3 ضرباهنگ با وزن موسيقيايي برابر
نتيجه : شعر فوق طبق قانون كلّي « زلال » از نوع شعرهاي زلال عروضي قافيه دار محسوب مي شود.

ب- زلال عروضي بدون قافيه

اين نوع زلال ، چنانچه از اسمش پيداست ، داراي ريتم و آهنگ روان عروضي بوده ولي در قيد قافيه نمي ماند.
به نمونه ي زير توجّه فرماييد :

زلال شماره ي ( 6 )

يك نفر آنجا
داخل پارك پر از ماتم
در كنار شمعداني ها براي خود
نور مي گردد وَ باران محبّت زندگاني را
آُف برين مهري كه من دارم تو داري !
لا به لاي آرزوهايي
اُف برين باور

تشريح و بررسي شعر فوق :
ض = ضرباهنگ

3- يك نفر آنجا (3ض)
2- داخل پارك پر از ماتم (5ض)
1- در كنار شمعداني ها براي خود (7ض)
+- نور مي گردد وَ باران محبّت زندگاني را (9ض)
1- آُف برين مهري كه من دارم تو داري! (7ض)
2- لا به لاي آرزوهايي (5ض)
3- اُف برين باور (3ض)

نوع ساختار نظم شعر : عروضي
فرم ضرباهنگ ( 3 – 5 – 7 – 9 – 7 – 5 – 3 - )
تعداد ضرباهنگ بين دو سطر = 2
(توجه:تعداد ضرب بين سطرها در همه ي زلالهاي عروضي فقط 2 است )
+= سطر مادر = نور مي گردد وَ باران محبّت زندگاني را (9ض)

1و1= سطرهاي قرينه:
در كنار شمعداني ها براي خود (7ض)
آُف برين مهري كه من دارم تو داري! (7ض)
داراي آهنگ يكسان

2و2 = سطرهاي قرينه:
داخل پارك پر از ماتم (5ض)
لا به لاي آرزوهايي (5ض)
داراي آهنگ يكسان

3و3 = سطرهاي قرينه :
يك نفر آنجا (3ض)
اُف برين باور (3ض)
داراي آهنگ يكسان

طبق قانون كلّي زلال ، شعر فوق زلال و از نوع عروضي بدون قافيه است.
نكته ي قابل توجّه : گاهي اوقات در بعضي زلال ، ضربي كه در هوا مي ماند به شمارش نمي آيد . به عبارتي ، نيم هجاي اضافي در ترتيب موسيقيائي شعر رعايت مي گردد امّا نوشته نمي شود .

و نمونه اي ديگر :

زلال شماره ي ( 7 )

يـك نفـر آنـجا
زيـر گلهاي اقاقي ها
نوحه مي خواند براي سالگرد خود
عاشقي از خنده هايش بوي شبنم را نمي گيرد
آه- از اين حال تنهائي و بد بختي
درد پشت درد مي رويد
عشق مي ميرد

تشريح و بررسي شعر فوق :
ض = ضرباهنگ

3- يـك نفـر آنـجا (3ض)
2- زيـر گلهاي اقاقي ها (5ض)
1- نوحه مي خواند براي سالگرد خود (7ض)
+- عاشقي از خنده هايش بوي شبنم را نمي گيرد (9ض)
1- آه- از اين حال تنهائي و بد بختي (7ض)
2- درد پشت درد مي رويد (5ض)
3- عشق مي ميرد (3ض)

نوع ساختار نظم شعر : عروضي
فرم ضرباهنگ ( 3 – 5 – 7 – 9 – 7 – 5 – 3 - )
تعداد ضرباهنگ بين دو سطر = 2
+= سطر مادر = عاشقي از خنده هايش بوي شبنم را نمي گيرد(9ض)

1و1= سطرهاي قرينه:
نوحه مي خوانَد براي سالگرد خود (7ض)
آه – از اين حال تنهائي و بدبختي (7ض)
داراي آهنگ يكسان

2و2 = سطرهاي قرينه:
زير گلهاي اقاقي ها (5ض)
درد پشت درد مي رويد (5ض)
داراي آهنگ يكسان

3و3 = سطرهاي قرينه :
يك نفر آنجا (3ض)
عشق مي ميرد (3ض)
داراي آهنگ يكسان
نتيجه : طبق قانون كلّي زلال ، شعر فوق زلال و از نوع عروضي بدون قافيه است.

ویرایش توسط GolBarg : 06-05-2010 در ساعت 12:22 PM
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید