نمایش پست تنها
  #17  
قدیمی 10-20-2009
دانه کولانه آواتار ها
دانه کولانه دانه کولانه آنلاین نیست.
    مدیر کل سایت
        
کوروش نعلینی
 
تاریخ عضویت: Jun 2007
محل سکونت: کرمانشاه
نوشته ها: 12,700
سپاسها: : 1,382

7,486 سپاس در 1,899 نوشته ایشان در یکماه اخیر
دانه کولانه به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

مرسی از دوستان عزیز واسه پاسخها کمکها حمایتها و سوالهاشون...
تشکر از بچه های ی که رفتند و جاهایی رو برای سوالات کند و کاو کردند .... تشکر فراوان ...
مرسی
امیدوارم این تاپیک بتونه نیاز های ادبیمونو برطرف کنه ...

===========================================
مرسی ابادانی پس میگی شهلا یعنی شه لایق و انچه لایق شاهه....
کسی که چشمش شهلاست چشمش خماره یعنی معشوق
معشوق معمولا نامرد و بیوفاست در اشعار نوشتی کسی که چشمش شهلاست زیاد به معشوق(همون عاشق در شعر) نگاه میکنه پس چشماش خسته و خماره ؟
درست متوجه شدم ؟
این ادمای چش خمار که اصلا توجهی به هیچی احتمالا نمیکنن بعیده که خماری چشاشون به خاطر توجه بیش از حد به عاشق(معشوق خودشون ) باشه ...
-------------------------------------------
در مورد اون بیته مرسی نکته جدیدی رو گفتی که من خودم به ذهنم نیامده بود

من گفته "چو" به معنای 1:مثل 2: اگر
تو مطرح کردی که 3: هنگامی که وقتی که ....
که من فکر میکنم که تو گفتی امکانش بیشتر و بهتره
و منم چون دیدم با اون 2 تایی که خودم مطرح کردم باز معناش یه کمیی و کسریی داره یه مشکلی داره باید پرسید که تو لطف کردی درست ترشو گفتی...

وقتی که داشتم تورو یار خودم انتخاب میکردم به دلم گفتم که خیلی عجیب نیست اگر خوبرویان بی وفایی هم بکنند....
...

در مورد صنعت التفات ... توی یه بیت اجرا میشه یا لااقل 2 بیت ؟
میتونی یکی دو مثال بزنی ؟
معنی درسته همونه که گفتی منتهی میخواستم بدونم اینکه توی 1 بیت 2 مخاطب داشته باشیم سابقه داشته ؟
مرسی
.................................
در مورد سوال رزیتا
ابادانی لطف کرد خیلی خوب گفت که باید خودت با بی رحمی تمام بشینی و خونشو بریزی...
اما من باز فکر میکنم قبل از اینکه به کسی نشونش بدی خودت کمی خونریزی کن بعد چون شاید همه ی ما تحمل شنیدن نقد بیرحمانه بقیه رو نداشته باشیم...
ما صدا و لحن خودمونو وقتی شعر رو میخونیم با اونی که بغل دستیمون از ما میشنوه کمی متفاوته شاید خواننده محو محتوا بشه و به صورت و وزن کمتر بتونه دقیق بشه و ایرادات وزنیشو راحت متوجه نشه اما اگه صداتو ضبط کنی وقتی داری شعر خودتو میخونی بعد گوشش بدی یه بار دیگه احتمالا اگر جایی شعر وزنش مشکل داشته باشه راحتتر متوجه میشی ...
----------------------------
تشکر از ساقی بانو که زحمت کشیده تحقیق کرده و جواب داد...
خب منم یه نگاه دیگه کردم شهلا مونث اشهل عربیه پس اینکه گفتیم به معنای انچه لایق شاه است شاید تعبیر دیگه ای داشته باشه ...
چیزی که من مد نظرم هست یه حالت برای چشمه نه رنگ اما در دهخدا روی رنگ حرف زده شاید من اشتباه میکنم و اونی که مد نظرمه چیز دیگه ایه...
ولی وقتی این شعر ساقی رو میبنی

چشم شهلاي تو را آهوي صحرا نداره
قد و بالاي تو را سرو دل آرا نداره

ادم میگه چشم معشوق رو در حالت و زیبایی ساختاری به چشم اهو شبیه میکنند نه رنگش ...

ریلی آی دونت نو

نقل قول:
چشم خمار : کنايه از پنهان کردن تقصيرات وکاستي هاي سالک است بر روي سالک از جانب حضرت دوست....
خیلی جالب بود .... یعنی معشوق واسه ندیدن چیزی (اینجا نوشته گناه و خطای عاشق) (من میگم خرد شمردن و نادیده گرفتن خود عاشق) چشماش خماره تنگه کوچیکه....

بازم مرسی ....
==================================
اریانا جان مرسی که شرکت کردی...
تو هم معانی عرفانی و درک خودت رو از اشعار بگو چه بهتر
فقط شعر خودتو اینجا بزنی شاید راحتتر در موردش بشه بجث کرد ...
اگه شعر يا جمله اي از خودتون دارين اينجا بذارين تا در موردش صحبت ...



ريختم خون و اشك ..چشم همچو مشك
در پي وصل به عشق..آه بشنيدند ز من اهل سناباد و دمشق

چشم همچو مشک چه ویژگیی داره ؟ وجه شبه چی بوده که این تشبیه رو به کار بردی ؟ من نتونستم متوجه بشم...
مصرع دوم : در پی وصل عشق.. فغان من شنیدند اهل سناباد و دمشق /....

و یه سوال من شاید خوب ندونم بدعتگزار اینطور نوشته میشه یا بدعتگذار ؟
-----------------------------------------------------------------------------
اما شعری که رزیتا پرسیده بود از حافظ
در باره فصل بهاره فکر کنم میگه بهار که میشه اون شرایط (مجلس انس و بهار و بحث شعر اندر میان )
محیا میشه ...
نظر من اینه که میگه کار سختیه در خدمت یار باشی و بهار باشه و مجلس انس باشه و بحث شعر هم بشه و یار هم قدحی پر شراب شیراز برات ریخته باشه و نخوری باید خیلی پوست کلفت باشی که جلوی خودت رو بگیری
چون معنای گرانجان گردن کلفت و سفت و سخت و مقاومه...
تلویحا داره میگه بگیر بخور بنوش و در معنای وسیعتر یعنی اینکه این دنیا همیشه بهاره همیشه مجلس انس و حرفای خوب و ساقی و جانان همیشه دم دستند و هستند و جام می برات ریختن اگر نخوردی از گرانجانی خودته والا دنیا همون مجلس انس و ... است ....

البته در زبان کردی ما گران جان رو داریم دقیقا...
به معنای گرانفروش هست ...
فلانی گرانجانه ازش چیزی نخرین...
بی معنی هم نیست.. طرف جانشو هم حتی به عزرائییل گران میده راحت نمیده حالا میخوای رفتی پیشش یه کیلو میوه بخری به تو ارزون بده ؟

__________________
مرا سر نهان گر شود زير سنگ -- از آن به كه نامم بر آيد به ننگ
به نام نكو گر بميــرم رواست -- مرا نام بايد كه تن مرگ راست



پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید