نمایش پست تنها
  #30  
قدیمی 09-21-2009
رزیتا آواتار ها
رزیتا رزیتا آنلاین نیست.
مسئول و ناظر ارشد-مدیر بخش خانه داری



 
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677

9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض چگونه انگلیسی یاد بگیریم

مدل فراگيري زبان

آيا تا کنون به اين نکته دقت کرده‌ايد که چگونه مي‌توانيد اينقدر راحت به زبان مادريتان صحبت کنيد؟ وقتي مي‌خواهيد چيزي بگوييد جملات و عبارتهاي صحيح خودبخود در زبان شما جاري مي‌شود. بخش اعظم اين فرآيند نا آگاهانه است: چيزي خودبخود در ذهن شما پديدار مي‌شود، حال شما اگر مايل بوديد مي‌توانيد آن را به زبان بياوريد. مدل زير نشان مي‌دهد که چگونه چنين چيزي ممکن است:
1- شما ورودي کسب مي‌کنيد – يعني جمله‌اي را مي‌خوانيد يا مي‌شنويد. اگر معني اين جملات را فهميديد، آنها در حافظه شما ذخيره مي‌شوند.
2- وقتي که شما مي‌خواهيد چيزي بگوييد يا بنويسيد (وقتي که مي‌خواهيد خروجي بسازيد يا توليد کنيد)، مغز شما به دنبال جمله‌اي که قبلاً خوانده يا شنيده‌ايد مي‌گردد – جمله‌اي که با معني آنچه که مي‌خواهيد بيان کنيد جور در بيايد. سپس آن جمله را تقليد مي‌کند (همان جمله يا مشابه آن را مي‌سازد) و در نهايت شما جمله‌ي «خودتان» را مي‌گوييد. اين فرآيند ناآگاهانه است، يعني مغز شما آن را خودبخود انجام مي‌دهد.

اين مدل بسيار ساده است. مغز شما واقعاً به دنبال جملات کامل نمي‌گردد، بلکه تنها به بخشها يا اجزايي از جملات نياز دارد و مي‌تواند با استفاده از اين اجزا جملاتي بسيار پيچيده و طولاني بسازد. بنابراين مغز شما از چندين جمله (که قبلاً شنيده و بخاطر سپرده) براي ساختن جمله‌ي اصلي استفاده مي‌کند.
به عنوان مثال فرض کنيد شما قبلاً اين جمله را شنيده باشيد: «يک گربه زير ميز است». مغز شما به سادگي مي‌تواند جملات مشابهي مانند «يک کتاب زير ميز است» يا «يک مداد زير صندلي است» را بسازد. زيرا مغز شما قبلاً با کلمات کتاب، مداد و صندلي آشنا بوده است و به سادگي توانسته است آنها را جايگزين کند. همچنين مغز شما مي‌تواند با استفاده از کلمات بيشتري جمله‌ي اوليه را تغيير دهد، مثلاً «يک گربه‌ي سياه بزرگ زير ميز من است».
بنابراين هر چقدر جملات بيشتري در اختيار مغز قرار بگيرد (ورودي)، به همان نسبت مغز شما مي‌تواند جملات پيچيده‌تر، طولاني تر و بيشتري بسازد يا توليد کند (خروجي).

مدل فراگيري زبان که در بالا توضيح داده شد، «فرضيه‌ي ادراک» (يا «فرضيه‌ي ورودي») ناميده مي‌شود که توسط پروفسور استيفن کراشن (از دانشگاه کاليفرنياي جنوبي) ارائه شده است. اين مدل فرآيند يادگيري زبان اصلي (مادري) توسط يک کودک را بيان مي‌کند. يک کودک به صحبت‌هاي والدين و افراد ديگر گوش مي‌کند. مغز او جملات را دريافت و جمع‌آوري مي‌کند و روز به روز در توليد يا ساخت جملات خودش ماهرتر مي‌شود و تا سن 5 سالگي ديگر مي‌تواند نسبتاً روان صحبت کند.
اما همين مدل براي فراگيري يک زبان خارجي هم مصداق دارد. در واقع ما فکر مي‌کنيم که اين تنها راه صحيح فراگيري يک زبان مي‌باشد.
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم

به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم

چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم

زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم

خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم

استاد فاضل نظری

ویرایش توسط مهرگان : 06-11-2013 در ساعت 05:28 PM دلیل: مرتب کردن نوشته
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید