موضوع: شعر زلال
نمایش پست تنها
  #22  
قدیمی 12-10-2015
dada6 dada6 آنلاین نیست.
کاربر عادی
 
تاریخ عضویت: Dec 2009
نوشته ها: 88
سپاسها: : 1

12 سپاس در 11 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

برف می بارید و من...

برف میبارید و من
مات و حیران بر سپیدیِ چمن
می شدم غـرقِ تـماشـای جهـان ِ خـویشتـن
بیگمان پوسیده خواهد گشت تن
روزگاری در کفن
*
برف می بارید و باز
غنچه می نالید از سوز ِ اَیـاز
موی اسپیدِ سرم می داد بوی مرگ را
نصف شب من در تقلّا و نیاز
یاسمن در خواب ناز
*
ناگهان آمد ندا
چونکه دادا زین قفس گردد رها
در بهاران پیکرش مانندِ گل خواهد سرود
این طبیعت را بـه فرمان خدا
سبزتر از هر صدا
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید