نمایش پست تنها
  #8  
قدیمی 02-28-2011
GolBarg GolBarg آنلاین نیست.
مدیر روانشناسی

 
تاریخ عضویت: Sep 2007
نوشته ها: 2,834
سپاسها: : 1,221

2,009 سپاس در 660 نوشته ایشان در یکماه اخیر
Unhappy نقاشی کودکان را تعبیر کنیم

نمادهای اصلی اندام

سر در طراحی کودکان

سر به صورت خارج از مقیاسی نسبت به بدن بزرگتر ترسیم شده، به طوری که بدن را تحت الشعاع قرار می‌دهد. در سنین (۷ تا ۸ سالگی) بدن انسان و اجزای آن ابعاد واقع بینانه‌ای پیدا کرده و سر معمولا یک هشتم کل از طول سر تا پای یک فرد بالغ ایستاده را شامل می‌شود
چشمها اولین و مهمترین اعضایی هستند که کودک به دایره اولیه سر می‌افزاید.
کشیدن و تاکید بر روی ترسیم چشم‌های بزرگ در نقاشی افراد شکاک و مبتلا به «پارانویا» به چشم می‌خورد ولی در کودکان کم سن و سال تاکید بر روی چشمان و کشیدن چشمان درشت مبنی بر درک اهمیتی است، که کودک برای این عضو است.
آرایش چشمان هنگام طراحی معمولا در نقاشی دختران در زمان بلوغ دیده می‌شود، چشمهایی که پسران می‌کشند ساده‌تر می‌باشد و پسران چشم‌ها را با حالتی درنده و وحشی می‌کشند.هیچکس انتظار ندارد، که بازوها را در نقاشی کودکان زیر ۴ سال ببیند، ولی به این فقدان در سنین بالای ۶ سال باید توجه بیشتری کرد و اگر همین مورد در سنین بالای ۱۰ سال بود احتیاج به توجه خاص دارد.


گوش: راجع به طرز طراحی گوشها باید گفت‌ که بیشتر آنها را نمی‌توان از کودکان عادی تمیز داد. گوش‌های مشخص و برجسته به عنوان تجلی آشفتگی روانی تفسیر گردیده است و فقدان گوش مربوط به عدم بلوغ فکری و درک از تصویر انسان مرتبط می‌باشد و در پایان می‌توان گفت هنگامی که کودک با آزادی و به دلخواه خود نقاشی می‌کند، در واقع حالت روحی و روانی و احساسات زمان حاضر و نیز احساسات و تحریکات ریشه‌دار و ژرف‌تر خود را بیان می‌کند و بدین ترتیب خطوط مخصوص شخصیتش را نیز هویدا می‌کند.


دیدگاه ها: نقاشی‌های کودکان

نقاشی فعالیتی است شخصی که آن را می‌توان از دیدگاههای متفاوت بررسی کرد «شیلر» معتقد است که انسان‌ها ذاتاً‌ فعالند و بازی یکی از شیوه‌های تخلیه انرژی اضافی است. لذا نقاشی می‌تواند به منزله نوعی بازی برای کودکان مطرح باشد . از دیدگاه نظریه روانکاوی، نقاشی به منزله فعالیتی بالینی ـ فرافکنی است یعنی از طریق نقاشی فرد می‌تواند آنچه را که در ضمیر ناخودآگاه دارد و احتمالا باعث ناراحتی و اضطرابش می‌شود بیان کند.
به نظر «کلوگ» کودکان ضمن نقاشی، هم به لذت حرکتی و هم به لذت بصری دست می‌یابند و این امر باعث فعالیت کودکان می‌شود. بعضی از نقاشی‌ها صرفاً طرح‌هایی تزئینی یا خطوطی هستند که تعریف و توصیف آنها نسبتاً آسان است. اما بیشتر نقاشی‌هایی که کودکان می‌کشند تصویر است . یعنی بازنمایی چیزی هستند. از جمله عواملی که در تفسیر نقاشی کودکان به کار گرفته می‌شود می‌توان از طرز قرار گرفتن نقاشی بر صفحه کاغذ، سایه، ضخامت، خط ، قوای اجزای کشیده شده، مقدار و توزیع جزئیات، پاک شدگی‌ها، تصویر لباس و زمینه نام برد.


خط: خط بدون وابستگی به محتوا نیز دارای بار شدید بیانی و قدرت وجود خاصی است که پویایی و بنیان شکل از آن نقاشی می شود خط می تواند به اشکال مختلف ظاهر شود. ضخیم ، نازک، خط نقطه، خط پیوسته، عمودی، افقی، زاویه‌دار، مارپیچ و … همچنین ممکن است براق یا مات و یا شفاف باشد. بنابراین خط به تنهایی توانایی آن را دارد که حالت های روانی مختلف مانند غم، شادی، بوالهوسی، عصبانیت و اطمینان را به خود نشان می دهد.


راحتی وخوشحالی ، حرکات را وسیع و پرداخته می‌کند نتیجه‌اش خطوطی بازتر و بلندتر است نیروی زندگی با علائم و خطوط بلند که به طرفی می‌روند بیان می‌شود.

ضعف عصب با فشردگی و کوتاه خطوط ،

پرخاشگری با قطعه قطعه کردن، متغیر نمودن و به هم پیچیدن خطوط راست و زاویه‌دار، نشان دهنده

احساسات با خطوط نازک و حرکات ملایم در آنها نشان داده می‌شود.

کودکان پیشرفته‌تر خطوطی به اشکال مختلف وبا حفظ تعادل میان قسمت‌های مختلف وکودکان خجالتی خطوط کوتاه مثل چیزی که منع شده باشد ترسیم می کنند. خطوط راست و زاویه‌دار نشان دهنده کشاننده‌های پرخاشگرند که بیشتر جنبه‌های مردانه دارند وخطوط مقطع و تکه تکه تمایل به انزوا را نشان میدهند.


فضا : به طور کلی کودکانی که رسم نقاشی آنها به تناسب بر روی کاغذ ترسیم شده کودکانی آرام هستند. به نظر «یوشم» کودکانی که فضا را بهتر از دیگران حس می کنند دارای قابلیت درک بهتری هستند. گرایشی که کودک برای خارج شدن از کادر کاغذ دارد نه تنها بیانگر خصوصیات کودکان خردسال یا عقب مانده‌ای است که کنترل عضلانی ندارد بلکه در میان کودکان بزرگسال هم که از کمبود محبت رنج می‌برند دیده می‌شود. این کودکان به طور اغراق آمیزی در جستجوی توجه و کمک هستند تا کمبود اعتماد به خود را که مخصوص انسان‌های نامطمئن است جبران کند.


کودکان خجالتی و کمرو نیز در گوشه کاغذ و یا در قسمتی محدود از فضای کاغذ و یا بر روی کاغذ کوچکی نقاشی می‌کنند. زیرا در مقابل سطح کاغذهای بزرگ خود را گم می‌کنند و این نیز نشانگر عدم اعتماد و اطمینان به خود است کودکانی که در نقاشی‌ها این حالت را نشان می‌دهند احتیاج به تشویق و پشتگرمی زیادی دارند.


بعضی دیگر از پژوهشگران متوجه شده‌اند که کودکان خردسال از بالای کاغذ شروع به نقاشی می‌کنند علت این امر مربوط به شکل بدن آدمک و حرکات دست است و نیز اینکه قسمت بالا نشان دهنده سر و آسمان و نمادی از ارزشهای والاست.
کودکی که زیاد به طرف چپ کاغذ متمایل شود البته کودک دست چپ نباشد نشانگر غم و اندوه و گوشه‌گیر بودن و بی اعتمادی نسبت به خود است. این افراد سریعاً تصمیم می‌گیرند و در جستجوی اقفاع عواطف و ارمنای احساسات سرکوب شده خود می‌باشند. آنهایی که تصاویر را در گوشه راست صفحه می کشند اکثراً افرادی حساس هستند که به دنبال ارضاء و ارتقاء مسائل عقلی و ذهنی خود در تکاپو می باشند. ناحیه راست ناحیه آینده است.


در عقیده مکهاور جادادن تصویر در سمت چپ از خود محوری نقاش حکایت می‌کند و عکس آن در افرادی که تحت تأثیر محیط بوده و شرایط و موقعیت محیط بر آنها حاکم است صدق می‌کند. اگر تصویر کوچک و نزدیک لبه پایین صفحه باشد علامت احساس عدم امنیت و عدم استقلال نقاش است. گاهی دلیل بر افسرده بودن اوست تمایل به ناحیه پایین صفحه غرایز بنیادی صیانت ذات و ناحیه منتخب خسته‌های روانی می‌باشد.

سرانجام کودکانی که نقاشی‌هایشان کاملا در مرکز کاغذ قرار می گیرد به طور کلی برخود و احساساتشان توجه و تمرکز فکری زیادی دارند. ترسیم از چپ به راست نشان دهنده یک حرکت طبیعی پیش رونده است در حالی که ترسیم از راست به چپ به منزله یک حرکت واپس رونده تلقی می شود.
جهت یابی در فضا به منظور چگونگی برداشت و نحوه استفاده از فضا درنقاشی کودکان نیز اهمیت دارد. کودکان خردسال که به طور صحیح نحوه جهت یابی در فضا را نمی دانند ممکن است تصویر انسان را سروته یا وارونه بکشند یا مثلا نقاشی را از پا شروع کنند و به سر برسند. یاتصویر را به صورتی بکشند که به نظر برسد بدون وزن بوده و در فضا معلق است.


معکوس کشیدن

معکوس کشیدن تصویر در کودکان کم سن و سال هم بسیار غیر معمول است اما می‌توان آنرا به ابتکار کودکان در نقاشی ارتباط داد. اما در افراد بزرگتر نباید این عمل را به سادگی پذیرفت که شاگال این عمل را ناشی از مشکلات عدم هماهنگی با محیط می داند.


اندازه تصویر

کشیدن تصاویری با حداقل اندازه و کشیدن تصاویر مشابه ، تصویر انسان در نقاشی کودکانی که عدم امنیت عاطفی و افسردگی احساس می‌کنند و در بالغینی که واپس روی روانی داشته باشند دیده می گردد. کودکانی که احساس عدم امنیت می‌کنند تصویر انسان را کوچک می‌کشند درست بر عکس، نقاشی‌های بزرگ و با شجاعت که مشخص کننده نقاشی اطفالی است که از امنیت خاطر و اعتماد به نفس برخوردارند.
نکته دیگری که در تفسیر نقاشی‌های کودکان باید مورد توجه قرار دهیم اثر الاکلنگی می باشد یعنی کودک آنچیزی را که برایش از اهمیت بیشتری مخصوصا از لحاظ عاطفی و احساسی برخوردار است در نقاشی‌اش بزرگتر از دیگر چیزها می‌کشد مثلا فردی که در خانواده نقش غالب را بازی می کند و فرمانرواست بدون توجه به اندازه واقعی‌اش ازهمه بزرگتر کشیده می‌شود.


کودک چه چیزی می کشد؟


۱ ـ شکل آدم : کودک وقتی شکل آدم می‌کشد قبل از هر چیز شکل خود و یا درکی را که از بدن و تمایلاتش دارد بیان می‌کند. در واقع بین بعضی خطوط آدم نقاشی شده با خصوصیات روانی و جسمی کودکی که آنرا کشیده ارتباط های مشخصی وجود دارد.اگر آدمک در مجموع هماهنگ باشد احتمال بسیاری وجود دارد که کودک کاملا سازگار باشد. اگر برعکس آدمک مثلا در اندازه‌ای خیلی کوچک و یا در گوشه‌ای از کاغذ کشیده شده باشد معنای این است که کودک خود را کم ارزش و از دیگران پایین‌تر می‌داند.


ماشوور : نمادهای اصلی اندام‌ها را این گونه عنوان می‌کند :

الف) سر : معرف مرکز شخصیت و قدرت فکری و هوشی و عامل اصلی مهار فشارهای درونی است . کودکان همیشه سرهای بزرگ ترسیم می کنند ولی اگر سر زیاد بزرگ باشد نشانگر آن است که «من» کودک بیش از حد طبیعی است .


ب) چهره : کلیه صاحب نظرانی که تفسیر نقاشی فرافکنی معتقدند در این زمینه توافق نظر دارند که اندازه نقاشی از چهره انسان مهمترین جنبه آن است . زیرا انعکاس مستقیمی از عزت نفس نقاش است (بوک ۱۹۴۸ ، ماشوور ۱۹۴۹ ، هاسر ۱۹۵۸ ، کوپتیز ۱۹۶۸ و ۱۹۸۴ ، دی نئو ۱۹۷۰) چهره‌های بلندتر از متوسط برای گروه سنی مربوط می تواند نشانه جنبه هایی از شخصیت، از قبیل پرخاشگری یا خود بزرگ بینی باشد. نقاشی‌های ریز و بسیار کوتاهتر از متوسط می تواند حاکی از نارسایی ، کهتری، عزت نفس پایین اضطراب یا افسردگی باشد.

ج) صورت : چون بسیار اهمیت دارد اغلب تنها کشیده می‌شود کودکان پرخاشگر اجزای آن را به حداقل اغراق آمیزی بزرگ ترسیم می کنند در حالی که کودکان خجالتی جزئیات را از نظر می‌اندازند و فقط دایره صورت را ترسیم می کنند و به ندرت صورتی را از نیمرخ می‌کشند.


د) دهان و دندان‌ها : ممکن است معنی نیاز به مواد خوراکی را نمایان سازد و هم به معنای پرخاشگری و یا در ارتباط با مسائل جنبی باشد لب‌ها که بسته باشند نشان دهنده تنش و فشار است و چانه نماد قدرت مردانگی است.

هـ) چشم‌ها : دنیای درون نقاشی و اجتماعی بودن او را نشان می‌دهند در کودکان خود بست، چشم‌ها ارزش زیبایی نیز دارند بنابراین دخترها و دوستداران هم جنس خود، چشم‌ها را خیلی بزرگ می‌کشند

و) بینی : در بعضی مواقع ممکن است نشان دهنده مشکلات جنسی باشد.

ز) دست ها و بازوها : غالباً مطرح شده است که کشیدن دست‌ها و بازوان بزرگ بیانگر قدرت و کنترل است به عکس ادعا می شود که حذف دست‌ها و بازوها ، بازتاب احساس فقدان قدرت و بیهودگی و بی‌یاور بودن است. اما حذف دست‌ها و بازوها در نقاشی کودکان کمتر از ۵ سال امری متداول است.
نقاشی هایی از چهره انسان که در آنها دست ها در جیب فرورفته یا پشت سر قرار گرفته بیانگر احساس گناه و اضطراب درباره کنترل محرک‌های «ممنوعه» است.


ح) پاها : کودکان ضعیف و درونگرا اغلب برای آدم ها پا نمی‌گذارند و یا او را در حالت نشسته نقاشی می‌کنند.

ط) بالاتنه : اگر باریک و لاغر کشیده شود مشخص کننده این است که کودک از اندام خود ناراضی است و یا از چاق شدن و بزرگ شدن می ترسد. در مواردی دیگر بالاتنه لاغر ممکن است نشان دهنده ضعف جسمانی واقعی باشد.


ه) سایه زدن : در بعضی قسمتهای بدن همیشه نشانه آن است که مسائل و مشکلاتی در قسمتهای سایه زده وجود دارد.
__________________

پاسخ با نقل قول
کاربران زیر از GolBarg به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید