نمایش پست تنها
  #66  
قدیمی 02-24-2010
ساقي آواتار ها
ساقي ساقي آنلاین نیست.
ناظر و مدیر ادبیات

 
تاریخ عضویت: May 2009
محل سکونت: spain
نوشته ها: 5,205
سپاسها: : 432

2,947 سپاس در 858 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض



---------------


واژه شناسی :
بُستوقه : (بُ قَ) اَربی (عربی) شده ی بستک و بَستو ، مرتبان کوچک سفالین ، کوزه ی بزرگ گلین لعابدار ، خنبره ، کوزه ی بلند دهان تنگی است که برای آب و روغن و... بکار می رود . (فرهنگ دهخدا)

سُرمَنَ رَای ( سُ ررَمَ نَ رَ آ ) سامرا ، شهری شناخته شده در سه فرسنگی بالای بغداد . (فرهنگ دهخدا)

سور : نام درختی است در جنگل های گرگان . (فرهنگ دهخدا) ولی در اینجا بایستی به معنای روستاها باشد .

(شاید واژه واسر نشان گر واژه " ورسرversar " امروزی با شد که در" ورسر گردوندن " بکار رفته است . (در گویش های خراسان))

-----------------------------------------------------------------------------------------------
1)
نام سرزمین عرب ها در نوشته های شاهان هخامنشی به گونه ی " اَرَبایَa-r-b-r-y : Arbāya : " آمده است که در پارسی نو باید " اَرَب " گفته شود .

از سویی دیگر نام کنونی این سرزمین که عربستان است از دو بخش " ارب ـ ستان" ساخته شده که بخش دوم همان واژه پارسی باستانstāna در سنگ نوشته ی سه زبانه ی خشایارشا شاه دروان با نامXV است که می گوید : « این جا را (stānam) او (پدرش داریوش) دستور داد کندند ... » و به معنای جا و مکان است ، برابر با واژه ی " استان " امروزی و همچنین بخش دوم نام های سرزمین هایی از ایران زمین نیز هست ، همچون :

" خوزستان : خوز ـ ستان " به معنای سرزمین خوزی ها یا " کردستان : کرد ـ ستان " به معنای سرزمین کردها که می دانیم هر دو از نژادهای دیرینه ی ایران هستند .

این که بخش دوم این نام واژه ای پارسی است که برای دیگر نژادهای ایران نیز آمده و از آن جا که سرزمین ارب ها روزگاری بخشی از ایران بوده درست مانند کرد ها و لرها و خوزی ها و سَکا ها ( در سیستان) و ... پس بسیار آشکار است که به سان همین نام ها که امروزه می گوییم : کرد و لر و ... پس آن مردم را بایستی " اَرَب " و آن سرزمین را هم باید " اَرَبستان " بخوانیم . واژه ی تازی نوتر است ، اگرچه که پارسی و درست است و کاربرد آن نیز بجا می باشد .
همچنین در این نوشته ی ساسانی هم می بینیم که ارب بکار رفته و نه عرب . (در اصل نوشته از نویسه ی برابر با ع استفاده نکرده اند .)


(من در اصل شعرها و معنای آنها هیج گونه دگردیسی را بکار نبردم و درست همان بوده که در سرچشمه ی این چکامه ها آمده است .)


نام عراق هم به سان عربستان باید به گونه ی پارسی آن که همان " اَراک " است خوانده شود و خوشبختانه هم معنای آن دانسته است و هم ، اکنون سرزمینی در ایران به همین نام خوانده می شود .

پس این سرزمین را بایسته است " اَراک " به معنای " آریایی " بخوانیم . ( " اَرا " کوته شده ی آریا ārya و یا اَریا arya می باشد که به همراه پسوند باستانی صفت ساز -ka آمده ، که این پسوند در زمان های پسین به -k دگرگون شده است . می شود گونه ی باستانی آن را اَریاکَaryāka* دانست که با نگر به دگردیسی های زبانی به aryāk دگرگون شده و arāk کوته شده ی آن است .
پس معنای آن می شود " آریایی " .

پس به این سان نام عراق را که به آوای سامی است باید به گونه ی پارسی اَراک نوشت .

2)
واژه های " زورکار ارب " در چکامه ی اورامان برابر با واژه های پارسی باستان زورَ کارَ و اَربایَ می باشد .

z-u-r-k-r : Zura-kara (Pb.) : zor-kar (Sas.)


این واژه از دو واژه پارسی که امروزه هم بکار می بریم ساخته شده است و معنای آن هم آشکار است .


" زور" و " کار" که با هم به معنای انجام کاری با زور و ناروا است که می شود آن را برابر با ظالم اَرَبی و ستم دانست .

Pb. نشانه ای است که برای پارسی باستان بر گزیدم بجای OP. : Old Persian، که درست نیست واژه (Persian) را بجای پارس و پارسی بکار بریم .
همچنین ما هیچ دلیلی نداریم از انیرانیان (اروپاییان و غربی ها) پیروی کنیم .
Sas. را هم بجای واژه " ساسانی " بکار بردم . (پهلوی ساسانی)


---------------
سرچشمه ها :
کتاب سهم ارزشمند ایران در فرهنگ جهان جلد دوم نوشته ی عبدالحمید نیرنوری برگه های 809-818 (دوره ی دو جلدی) .
همان کتاب برگه ی 474 ـ دوره ی یک جلدی


فرهنگ دهخدا .



...
__________________
Nunca dejes de soñar
هرگز روياهاتو فراموش نكن
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید