نمایش پست تنها
  #16  
قدیمی 10-20-2009
abadani آواتار ها
abadani abadani آنلاین نیست.
کاربر عالی
 
تاریخ عضویت: Apr 2009
نوشته ها: 1,022
سپاسها: : 0

13 سپاس در 12 نوشته ایشان در یکماه اخیر
abadani به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

در مورد سئوال رزیتا
مجلس انس و بهار و بحث شعر اندر میان
نستدن جام می از جانان گرانجانی بود
این شعر از حضرت حافظ است با این ابیات:
در ازل هر کو به فیض دولت ارزانی بود

تا ابد جام مرادش همدم جانی بود

من همان ساعت که از می خواستم شد توبه کار

گفتم این شاخ ار دهد باری پشیمانی بود


خود گرفتم کافکنم سجاده چون سوسن به دوش

همچو گل بر خرقه رنگ می مسلمانی بود


بی چراغ جام در خلوت نمی‌یارم نشست

زان که کنج اهل دل باید که نورانی بود


همت عالی طلب جام مرصع گو مباش

رند را آب عنب یاقوت رمانی بود


گر چه بی‌سامان نماید کار ما سهلش مبین

کاندر این کشور گدایی رشک سلطانی بود


نیک نامی خواهی ای دل با بدان صحبت مدار

خودپسندی جان من برهان نادانی بود


مجلس انس و بهار و بحث شعر اندر میان

نستدن جام می از جانان گران جانی بود


دی عزیزی گفت حافظ می‌خورد پنهان شراب

ای عزیز من نه عیب آن به که پنهانی بود



معنی مصراع اول که معلوم است و نیازی به توضیح ندارد یعنی نکته غامض و پیچیده ای در ظهر کلام نیست هر چند می توانید هر جور که دلتان بخواهد برای آن معنا فرض کنید که به خودتان و ظن خودتان ربط دارد اما مصرع دوم می گوید اگر جام می را از جانان یعنی معشوق نگیری از خست و بخل تو است
البته این معنای بقول معروف تحت اللفظی بیت است اما این جام چنانکه سیاق اشعار حافظ است می می تواند جام شراب وصل جانان باشد که دریافت آن لیاقت و شایستگی می خواهد. به هر حال بابی است که برای دوستان باز است تا نظرات خود را بدهند زیرا به تعداد افراد روی کره زمین می توان برای شعر حافظ معنا یافت و این از رندی اوست
یا علی مدد
راستی این آریانا قیافش عجب شبیه برادر بزرگه بی جیزها است (رابین) که مرده همون که کمتر از دوتای دیگه می خوند و گیتار میزد مگه نه؟

ویرایش توسط abadani : 10-20-2009 در ساعت 08:05 PM
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید