نمایش پست تنها
  #3  
قدیمی 02-10-2010
ساقي آواتار ها
ساقي ساقي آنلاین نیست.
ناظر و مدیر ادبیات

 
تاریخ عضویت: May 2009
محل سکونت: spain
نوشته ها: 5,205
سپاسها: : 432

2,947 سپاس در 858 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض سلامت را نمی خواهند پاسخ گفت




سلامت را نمی خواهند پاسخ گفت
سرها در گریبان است .
کسی سر بر نیارد کردپاسخ گفتن و دیدار یاران را .

نگه جز پیش پا را دید , نتواند ,
که ره تاریک و لغزان است .
و گر دست محبت سوی کس یازی ,
به اکراه آورد دست از بغل بیرون ؛
که سرما سخت سوزان است .

نفس کز گرمگاه سینه می آید برون , ابری شود تاریک .
چو دیوار ایستد در پیش چشمانت .
نفس کاینست , پس دیگر چه داری چشم
ز چشم دوستان دور یا نزدیک ؟

مسیحای جوانمرد من! ای ترسای پیر ِپیرهن چرکین !
هوا بس ناجوانمردانه سردست ... آی .
دمت گرم و سرت خوش باد !
سلامم را تو پاسخ گوی , در بگشای !

منم من , میهمان هر شبت , لولی وش ِمغموم .
منم من , سنگِ تیپا خورده رنجور .
منم دشنام پست آفرینش , نغمه ناجور .
نه از رومم , نه از زنگم , همان بیرنگِ بیرنگم .
بیا بگشای در , بگشای , دلتنگم .
حریفا ! میزبانا ! میهمان سال و ماهت پشت در چون موج می لرزد .
تگرگی نیست , مرگی نیست .
صدایی گر شنیدی , صحبت سرما و دندان است .

من امشب آمدستم وام بگزارم .
حسابت را کنار جام بگذارم .
چه می گویی که بیگه شد , سحر شد , بامداد آمد؟
فریبت می دهد, بر آسمان این سرخی ِبعد از سحرگه نیست .
حریفا!گوش سرما برده است این, یادگار سیلیِ سردِ زمستان است.
و قندیل سپهر تنگ میدان . مرده یا زنده,
به تابوتش ستبرِ ظلمت نُه تویِ مرگ اندود , پنهان است .

سلامت را نمی خواهند پاسخ گفت .
هوا دلگیر , درها بسته, سرها در گریبان, دستها پنهان,
نفسها ابر , دلها خسته و غمگین ,
درختان اسکلتهایِ بلور آجین ,
زمین دلمرده , سقفِ آسمان کوتاه ,
غبار آلوده مهر و ماه ,
زمستان است

...
..
.






__________________
Nunca dejes de soñar
هرگز روياهاتو فراموش نكن
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید