نمایش پست تنها
  #23  
قدیمی 03-25-2012
li@
Guest
 
نوشته ها: n/a
پیش فرض

يادش بخير بالاي تپه !! نميدونم كسي يادش مياد يانه توي محله ما(همونن بالاي تپه) و اطراف كوچه ثبت! البته بايد بگم همه مناطق كرمانشاه وسيله نقليه رايج الاغ(خر ) بود كه به صورت كارواني و يا تكي در محله هاي كرمانشاه ديده ميشدن اگه آدم سر به زيري بودي در جاي جاي كوچه ها پهن الاغ زمين رو منقش كرده بود و بوي فاجعه باري ميداد!! يادمه بچه هاي شيطون محلمون اغلب از الاغهايي كه خسته و كوفته از جايي كه بار آورده بودن بر ميگشتن ،سواري ميگرفتن و من هميشه غبطه ميخوردم كه چرا نميتونم اين كار رو بكنم!! نفت ،هندوانه ،سبزي ، مصالح ساختماني ....و هر آنچه فكرشو بكنيد توسط اين الاغهاي ربان بسته به درب منازل حمل ميشد!! ابراهيم گچي يكي از مصالح فروشان نزديك محله مابود كه تخصصش فروش گچ بود و يكي از اون كاروانها رو هدايت ميكرد!!!
اونايي كه هم سن من هستن يادشونه كه سوراخ بيني الاغها رو اغلب پاره ميكردن !! من اون موقع ها از بزرگترا شنيده بودم كه به خاطر تنفس بهتر اين كارو ميكردن! ولي من هميشه به خاطر اين كار دلم براي الاغها ميسوخت !! خيلي قيافه هاي مظلومي داشتن!! مخصوصاً اون دسته از الاغهايي كه باهاشون نفت كوره هاي نانوايي ها حمل مي شد!! آخه اون موقع ها گاز نبود و نانوايي ها با نفت كوره كار ميكردن!! چه كثافت كاري بود!! اون الاغهاي بيچاره هميشه بوي نفت ميدادن!! موقعي كه توي صف اون نانوايي ها ساعتها منتظر بودم توجهم بيشتر به الاغها جلب مي شد ميديدم مگسهايي رو كه روي بدنشون مي نشستن رو با دمهاشون مي پروندن و يا با لرزش پوست بدنشون اونا رو فراري ميدادن!!! باور كنيد ديونه نشده ولي هر بار كه به اين تالار ميام ياد قديما ميافتم و تصاوير يكي پس از ديگري از جلو چشمام رد مي شه!!
پاسخ با نقل قول
2 کاربر زیر از سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید