نمایش پست تنها
  #24  
قدیمی 11-16-2009
Omid7 آواتار ها
Omid7 Omid7 آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Nov 2009
محل سکونت: نصف جهان
نوشته ها: 9,286
سپاسها: : 14

95 سپاس در 74 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

همه جمع بودن...


همه...غریبه و آشنا اون روز و اون لحظه جمع بودن چون کسی که داشت به خاک سرد سپرده میشد برای تک تکشون بزرگی و پدری کرده بود...

داغ رفتنش فقط داغ رفتن یه پدر از خانواده ی ما نبود... همه یک صدا ناله میکردن که چه ساده یتیم شدیم!!!

هنوز باورم نمیشد...

هنوز به صورتی فکر میکردم که چند دقیقه ی پیش روش پوشیده شد...به اینکه این بار من پیشونیشو بوسیدم و زمزمه کردم که همیشه دوستش خواهم داشت...

آوردنش...

نفسام به شماره افتاده بود...داشت چی به سرمون می اومد؟

مامان اومد کنارم...اشکامو پاک کردم...ازم خواسته بود محکم باشم...

مردا آماده شدن...دستم روی شونه ی مامان بود....

وقتش شده بود... مامان از حال رفت...

طاقت نیاوردم...


منی که هیچ وقت صدام در نمی اومد فریاد زدم و دایی رو صدا کردم...


نمیدونم چرا فکر کردم باید کاری کنه...منتظر بودم تا به این کابوس پایان بده...


اونقدر داد زدم و با چشمام دنبالش کردم تا بلاخره دیدمش... نشسته بود روی خاکها.... تمام صورتش خیس از اشک بود...دستش رو روی چشماش گذاشت چون نمیتونست کاری کنه... انگار نمیتونست نگاهم کنه... و اشک ریخت و اشک ریخت... شونه هاش تکون میخورد...و دنیای منو لرزوند...انگار باید باور میکردم...

دیگه نمیفهمیدم...

جمعیت رو رها کردم...یادمه راه افتادم...فریاد میزدم و به خدا شکایت میکردم...

چرا امتحانات اینقدر سخته؟

چرا حالا؟

اسمم رو میشنیدم...صدام میکردن... و هر بار نزدیک تر میشدن... اما نمیخواستم...هیچ کسی رو نمیخواستم...

از پشت گرفتنم...خودم رو رها کردم...عموم بغلم کرد ... و من میون فریاد هام گریه میکردم...




دیگه نگاه مهربونش رو ندارم...


دیگه دستای پر مهرش روی سرم نیس...


دیگه صدای قشنگش آرومم نمیکنه...


پدرم...پدرم دیگه بینمون نیست...


و من...چقدر احساس یتیمی میکنم...



درد بی کسی چه سخته


هیچ کی بی پدر نمونه!!!
__________________
مدت ها بود سه چیز را ترک کرده بودم
شعر را... ماه را.... و تو را ...
امروز که به اجبار قلبم را ورق زدم
هنوز اولین سطر را نخوانده
تو را به خاطر آوردم و شب هاي مهتاب را...
ولی نه...!! باید ترک کنم
هم تو را....هم شعر را .... و هم‌‌‌٬ همه ی شب هایی را که به ماه نگاه می کردم...

======================================

مسابقه پیش بینی نتایج لیگ برتر ( اگه دوست داشتی یه سر بزن دوست من )
پاسخ با نقل قول
کاربران زیر از Omid7 به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید