نمایش پست تنها
  #21  
قدیمی 04-22-2011
KHatun آواتار ها
KHatun KHatun آنلاین نیست.
کاربر فعال ادبیات جهان
 
تاریخ عضویت: Mar 2011
محل سکونت: کرمانشاه
نوشته ها: 210
سپاسها: : 86

250 سپاس در 115 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

همین امروز مشغول تماشای یک کمدی بامزه بودم به اسمِ "سگ کشی"
راستش خیلی سخت بود وقت تلف کردن پایِ همچین چیزی. همیشه سعی کرده ام به خودم بقبولانم که فیلمهایِ ایرانی ارزشِ دیدن ندارند و هربار کسی از جایی پیام داده که نه دیگر این یکی را ببین. هربار هم ناامید شده ام. احساس می کنم کارِ فیلمسازانِ تازه کار بهتر از اینهایی است که اسمِ استاد یدک می کشند. نقاط ضعف سگ کشی از نظرِ من:
1. مشکلی که مشکلِ همه ی فیلمهایِ ایرانی است: بازی مصنوعیِ بازیگرها. به خصوص بازیگر نقش اولِ زن. مژده شمسایی بود فکر کنم. البته گاهی تقصیرِ بازیگرهای بیچاره هم نیست.وقتی دیالوگ غیرواقعی و فضایی باشد، نباید از آنها انتظار داشت طبیعی بازی کنند! برای این که بتوانی پایِ یک فیلم بشینی و لذت ببری تنها فیلمنامه خوب کافی نیست. یک بازیگری غیر حرفه ای و کارگردانیِ بدتر فیلمنامه شاهکار را هم به فنا می دهد.حالا نمی دانم این خانم چه اصراری داشت اینقدر کتابی حرف بزند. احساس می کنم روبات هم می توانست همان بازیِ او را ارائه دهد.
2. اتفاقاتِ غیرواقعی و صد در صد غیرایرانی. من همیشه کلاهم را به احترام فیلمِ "مهمان مامان" برداشته ام چون این فیلم کاملا ایرانی بود، حالا بگذریم از نقاط ضعفش، اما حداقل باورپذیر بود. اتفاقاتِ هالیوودی در این فیلم وجود نداشت. کارگردان هم سعی نداشت فضایِ زندگی یک آمریکایی را بیاورد تویِ یک فیلم ایرانی. برجسته ترین صحنه که الان در ذهن دارم همان صحنه آخر است که سعی شده مثلِ "این گروه خشن" نشان داده شود. دوستِ عزیز! اینجا ایران است! چرا سعی داری به طرز احمقانه ای فضایِ یک فیلمِ وسترن را واردِ یک داستانِ ایرانی کنی. یعنی من آن آخرها فقط داشتم می خندیدم به خدا!
3. تئاتریکال بودنِ سینمایِ ایران. یک جایِ فیلم خانم شمسایی ماشینش را واردِ محلِ کارِ کارگرهایِ ساختمانی می کند و وَه که چه تئاتری بود بعد از آن! یعنی من کاملا احساس کردم که این فیلم نیست و تئاتر است. متاسفانه انگار کارگردانهای محترم ایرانی فرق این دو را نمی دانند. تئاتر ایران همیشه موفق بوده به دلیلِ عنصرِ اغراق که خاصِ تئاتر است. این دوستان همین اغراق را واردِ سینما هم کرده اند. بگذریم از حرکتِ هندی وارِ دوربین، در همان صحنه کارگرها هرکدام یک دیالوگ می گفتند و هرکس که نوبتش بود! یک قدم جلو می آمد.یادش بخیر یادِ مهد کودک و نمایش هایمان هم افتادم! نمی دانم چه دردی است که این هالیوود فیلمِ تخیلی هم می سازد باز باورپذیر است، اما سینمای ایران فیلم های غیرتخیلی اش هم تخیلی اند!
تنها نقطه قوت هم به نظرم فیلمنامه بود که بهتر بود بیضایی دست نگه می داشت وهمچین افتضاحی را خلق نمی کرد تا حداقل فیلمنامه به فنا نرود.
__________________
که ای بلندنظر! شاهباز سدره نشین
نشیمنِ تو نه این کنج محنت آباد است

پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید