سلام دوستان
سگ کشی رو چندسال پیش دیدم
خوب برام هم داستانش و کلیدهایی که توش بهم میداد جالب بود هم سبک خیلی عجیب و غریبش تو دکور و فیلمبرداری و روایت داستان و شخصیتها و...
من نمی تونم بگم بیضایی از دستش در رفته
به نظر من به شدت داره چیزی رو با انگشت اتهام نشون میده
خیلی خیلی بازی مژده شمسایی بخصوص تو صحنه عدم رضایت و شکایت از تجاوز و خرد شدن شخصیت و تو صحنه کتک خوری جلوی افرندی و شرکاء و بعدش تیزهوشی و چرخوندن پیکان اتهام و بستن قرارداد چک و... خوب بود و می پسندم
ولی فیلم چیزی رو داره میگه که به نظر من هنوز برای درک و نقد کردنش زوده
به فیلم گاو اشاره کردین
خوب اون فیلم الان خیلی عیان داره حرفشو میزنه
سگ کشی همونطور که از اسمش پیداست یه فیلم خاص هست و من می تونم بگم یه فیلم نوآر بود و خصوصیات قهرمان و ضدقهرمانهای فیلمهای نوآر اغراقه
گوست داگ فیلمیه که سبک نوآر رو داره
بیشتر آثاری که آلن دلون توش بازی کرده تلخ و سیاه و نوآر هست
سگ کشی رو با سینمای فعلی نباید مقایسه کرد
اشتباهه
به نظر من سگ کشی یک پیامه که اسرارش هنوز فاش نشده و نمیشه در موردش زود نتیجه گیری کرد
صحنه یا نصیب و یا قسمت داریوش ارجمند در نقش یک حاجی بازاری مومن الان داره خوب متن حرف رو میرسونه
چرا تصورمون این نباشه که هنوز کل پیام فیلم نسبت به تاریخ و اتفاقاتی که تاکنون رخ داده درک نشده؟ و زمان و کنکاش فراوانی لازمه؟؟
__________________
This city is afraid of me
I have seen its true face
|