خدایا به جان خراباتیان
خدایا به جان خراباتیان کزین تُهمتِ هَستِیَم، وا رهان
به میخانه ی وحدتم راه ده
دلِ زنده و جانِ آگاه ده
که از کثرت خلق تنگ آمدم
به هر جا شدم، سر به سنگ آمدم
بیا ساقیا، مِی به گردش در آر
که دلگیرم از گردش روزگار
ازآن مِی که در دل چو منزل کند
بدن را فروزان تر از دل کند
ازآن مِی که گرعکسش افتدبه جان
توانی به جان دید، حق را عیان
ببخشید که یه بیت بیشتر شد
__________________
ــــــــــــــــــ
خوشتر ز عیش و صحبت و باغ و بهار چیست؟ ساقی کجاست؟ گو سبب انتظار چیست
ویرایش توسط MAHDI : 12-27-2011 در ساعت 08:49 PM
دلیل: عنوان گذاری
|