[امیر عباس انصاری]

فلش و سیلورلایت ، ناجی وب

وقتی با خودم فکر می کنم چرا فلش و سیلورلایت وجود دارد دلیلی جز این پبدا نمی کنم که HTML و W3C به کل کاربران و برنامه نویسان رو فراموش کردند و اختیار تحولات وب رو به دست ادوبی و ماکروسافت سپردند ، در این میانه این دو شرکت هم موقعیت و نیازها وب را خوب درک کردند و تکنولوژی های خود را دقیقا در جهتی حرکت دادند که نقطه تاریکی در ساختار HTML بودند ، کمی فکر کنید تازه HTML 5 یک Tag برای پشتیبانی از ویدیو آنلاین را در خود دارد


من یک PHP کارم ، آژاکس رو دوست دارم اما مدتهاست که خروجی کار من چیزی بیشتر از همان خروجی 8 سال قبل نیست . من با HTML و CSS رفیقم ، هر روز دمخور همیم ، اما مدتهاست که هر چیزی کنار و گوشه این دنیای من رنگی و شکلی دیگر گرفته اما هنوز من بالای همه صفحاتم می نویسم : XHTML 1.0 ، نهایتا یک دهم جلوتر XHTML 1.1 . با خودم فکر می کنم وقتی فلش ورژن 5 بود من همینا رو داشتم از آن زمان تا الان فلش 5 ورژن دیگر جلو رفت من هنوز یک دهم دیگر هم جلو نرفتم هنوز HTML من 4 است ، حتی آژاکس هم با همه سر و صدایش چیزی جز راحتی کاربر و کاربران هدیه نداد اما من برنامه نویس هنوز همان JavaScript و همان CSS و همان XHTML سالهای قبل را برای ایده هایم به عنوان ابزار دارم .
W3C عهده دار کنترل نظام این دنیایی که من برای آن تلاش می کنم است اما هیچ نهادی یا کمیته ی اجرایی بر روی این ساختار مجازی ندیدم که به اندازه ی W3C کند و لاکپشت وار حرکت کند ، آخرین حرکت انها همان یک دهم امروز من است که 7 سال قبل ، سال 2001 ، به اسم XHTML 1.1 ، ارایه کردند و بعد ان انگار نه انگار که چیزی هست به اسم استاندارد سازی برای یک ساختار به اسم Open Web آنوقت اینجا و اونجا این بلاگ و اون بلاگ همه می نالند از اینکه چرا همه مرورگر ها در نمایش HTML یکسان عمل نمی کنند ؟! گناه به گردن موزیلا و ماکروسافت و اپرا و اپل نیست .
حتی وقتی خود این شرکتها از W3C قطع امید کردند ، گروهی از اپل و اپرا و موزیلا گرد هم جمع شدند و اسم خودشونو رو گذاشتن WHATWG - Web Hypertext Application Technology Working Group و از سال 2004 بر روی ورژن پنجم از HTML کار می کنند و هنوز هم کار می کنند و انگار حالا حالا ها باید کار کنند و تا 2012 بیاید و اودیسه 2012 برای دنیای وب رخ دهد انهم 8 سال بعد از این که WHATWG شکل گرفت و 11 سال بعد از نفش آخری که W3C بازی کرد .

وقتی با خودم فکر می کنم چرا فلش و سیلورلایت وجود دارد دلیلی جز این پبدا نمی کنم که HTML و W3C به کل کاربران و برنامه نویسان رو فراموش کردند و اختیار تحولات وب رو به دست ادوبی و ماکروسافت سپردند ، در این میانه این دو شرکت هم موقعیت و نیازها وب را خوب درک کردند و تکنولوژی های خود را دقیقا در جهتی حرکت دادند که نقطه تاریکی در ساختار HTML بودند ، کمی فکر کنید تازه HTML 5 یک Tag برای پشتیبانی از ویدیو آنلاین را در خود دارد ، اما فلش از ورژن 6 ، سال 2002 ، از پخش ویدیو پشتیبانی می کند ، اصلا همین سیلور لایت با تکنولوژی Deep Zoom که دارد را چرا مثال نزنیم مگر چند وقت است که سیلور لایت را می بینیم اما حقیقتا چند سال دیگر لازم است تا HTML هم یک تکنولوژی مشابه این Deep Zoom و یا ***** و افکتهایی که ادوبی فلش دارد را در خود داشته باشد . من نه از سیلور لایت خوشم می آید و نه از فلش اما حرکتی که این شرکتها انجام دادند و ساختاری که در طول این چند سال اخیر برای وب پی ریزی کردند حقیقتا دنیای وب را از آن ساختار ثابت و کسل کننده نجات داد ، همه وب که ویکیپدیا نیست که HTML برایش زیاد هم باشد ، همه کاربران که دنبال دانش نیستند که یک صفحه متن تنها هم کفایت شان کند ، راستی اگر فلش نبود این همه عاشق چطور آهنگ دلخواهشان را برای معشوق در بلاگ خود پخش می کردند ؟
اما آژاکس و وب 2، این درد بدتریست ، حقیقتا آن وب 2 و آژاکس و تعریف کشدار و درازش که به مدینه فاظله بیشتر شبیه بود تا یک تکنولوژی و حتی یک موج برای تغییر دنیای وب ، به کجا رسید ؟ آیا جز این شد که شرکتهایی مثل گوگل و موزیلا برای انحصار طلبی خود انها را ابزار کار کنند ؟ و یا هر سال web 2.0 Expo بر گذار شود و روشهای جدیدی برای بازی با همان قطعه های قدیمی پازل ارایه کنند ؟ وب 2.0 و آژاکس نقطه عطفی برای کاربری وب بود اما هرگز به تغییر بنیان اصلی وب نیانجامید و در همان تعریف کشدار خود سرگردان ماند من گفتم که آژاکس را دوست دارم و دقیقا به خاطر همین دوستی و استفاده از آن است که نگران این روند و آینده آن می باشم . اینکه هر روز یک فریم ورکی برای استفاده از این تکنولوژی مثل قارچ سر بلند می کند نشانه ای جز سختی استفاده از آژاکس و ضعف فراوان در برنامه نویسی آن ندارد ، ما در تکنولوژی های دیگر مثل فلش اگر شاهد فریم ورک هستیم ، ضعف های آن پلتفرم را پوشش می دهند اما در آژاکس فریم ورک ها را داریم برای اینکه بتوانیم از این تکنولوژی استفاده کینم !
من مخالف HTML و Open Web نیستم اما زمانی که فکر می کنم که گردش هر روز این کره خاکی برای دنیای وب تکرار مکررات و پیچیدن شکلات آژاکس در زر ورقی تازه است نگران می شوم که آینده این وب به کجا می تازد ؟


اگر دنیای وب و مشخصا استانداردهای آن قرار باشد دوباره به جایگاه اولیه خود برگردد ما محتاج دوباره نویسی استانداردها بر پایه Rich Media خواهیم بود و مبارزه و جهت گیری بر علیه پلتفرم هایی مثل فلش و سیلور لایت هیچ تاثیری بر جایگاه آنها و حتی جایگاه آژاکس نخواهد داشت و فقط زمان را از دست داده ایم و متاسفانه این دقیقا همان راهی است که گوگل و موزیلا در پیش گرفته اند و به دنبال خود گروهی دیگر را همراه می برند . و به جای اینکه این ساختار را از نو پی ریزند همان شکلات ها را در قالب کروم و پریسم و برورز پلاس به خورد ما می دهند . اگر فلش و سیلور لایت نبودند آیا ما امروز آژاکس و یا وب 2.0 را داشتیم ؟ شاید من دیگر حتی به همان اودیسه 2012 هم دلخوش نبودم .

این صفحه از سایت موزیلا با نام The Open Web دلیل اصلی این نوشته بود بر روی صفحه بعد از لود شدن کامل کلیک کنید تا رویا ها را در یابید !!!


منبع