نمایش پست تنها
  #8  
قدیمی 05-18-2011
فرانک آواتار ها
فرانک فرانک آنلاین نیست.
مدیر تالار مطالب آزاد

 
تاریخ عضویت: Jan 2010
محل سکونت: کرمانشاه
نوشته ها: 3,544
سپاسها: : 1,306

3,419 سپاس در 776 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض داستان تکیه معاون کرماشان

اهل کرماشانم
شهر مردان خدا
شهر عشاق علی دوست داران علی
تکیه هایی دارد
همه با فر و وقار
شرح یک تکیه ی خوب
تکیه با قدمت بسیار و هنوزم مرغوب
تکیه ی خوب معاون که بسی معروف است
داستان را بشنو

چار تن بوده در شهر بخوبی مشهور
که برادر بودند
همه مردان بزرگ
اولی بود حسین خان معین
که معین الرعایا لقبش دادندی
دومی اکبر خان
بعدها اکبر خان
گشت داخل به نظام،شد معاون لشگر
سومی بودحسن خان معاون بر ملک
چارمی شیخ علی اصغر بود
شیخ با علم و عمل
اخوان کرده کمک
همچنین مردم شهر
مردم عادی شهر
کسبه،پیشه وران
کارگر بزرگران
تکیه ای ساخته شد
بانی اصلی او بود حسین خان معین
تکیه ای زیبا بود
تک و بی همتا بود
سقف و دیوار همه آینه کاری کردند
آینه کاری خوب
همه چیزش مرغوب
چلچراغ های بزرگ
لاله و مردنگی،شمع دانهای نفیس
همه از جنس بلور
جای جا بود به سقف آویزان
گوی هایی ز بلور
شمع دان های بلور،شب چو روشن میشد
منعکس میشد نور
در همه آینه ها

چند سالی بگذشت....
شورش و غوغا شد،تکیه پا بر جا شد
لیک از فتنه ی ایام خرابش کردند
و به توپش بستند
آنچه در تکیه و آن بقعه ز آثارنفیس
بود موجود،به تاراج و به یغما بردند
باز تکرار شد ایلغار مغول
تکیه همسان شده با خاک زمین
و در آن قطعه ی خاک
کشته شد سبزی و آبش دادند
من ندانم چه کسانی بودند
که چنین کار خلافی کردند
بعد سالانی چند
کشته گردید حسین خان معین
همچنین اکبر خان
شیخ علی اصغر مرد
یک نفر بر جا ماند
او،حسن بود..
حسن خان معاون بر ملک
نه بر آن ملک آبادان بود
ملک ویران و خراب
دامن همت و مردی به کمر بست حسن
کمکش مردم شهر
مردم خوب و شریف
و حسینه ز نو ساخته شد
بار اول همه نقاشی بود
کار استاد حسن
پی این کار ز تهران قدیم امده بود
همچنین مانی کرمانشاهی
نام او سید ابوالقاسم بود
مردی از اهل هنر
لیک بعد از چندی
بهر استحکامش،فکر زیبایی کرد
رفت تهران و بیاورد استاد
اوستادی کامل
نام او نیز حسن ،حسن کاشی کار
با همه کارگر و آلت کار
با همه اهل و عیال
آمد و ساکن شد،ساکن کرمانشاه
واقعا کارش خوب
کار او کارستان
از حسینیه و عباسیه و زینیه
همه را کاشی کرد
تابلوهایی ساخت تابلوهایی نفیس
که هم اکنون برجاست
همچنان محکم و زیبا و قشنگ
یک طرف بزم یزید
یک طرف رزم علی اکبر زیبای حسین
طرف دیگر هم رزم قاسم باشد
صحنه دیگر هم
رزم سالار شهیدان به صف کرب بلاست
همرهش عباس است
صحنه ی دیگر هم
اهل بیتند که از شام خراب آمده اند
سوی دیگر باشد
نقش هایی ز سلاطین بزرگ
و به دیوار دگر
نقشی از مجلس مختار و قصاص
الغرض این همه نقش
تکیه و نقش قشنگ
همه میراث ز فرهنگ زمان میباشد
که در این شهر کهن پا بر جاست
__________________
تو همه راز راز جهان ریخته در چشم سیاهت
من همه محو تماشای نگاهت
آسمان صاف و شب آرام
بخت خندان و زمان آرام
خوشه ی ماه فرو ریخته در آب
شاخه ها دست برآورده به مهتاب
شب و صحرا و گل و سنگ
همه دل داده به آواز شباهنگ
پاسخ با نقل قول
کاربران زیر از فرانک به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید