نمایش پست تنها
  #18  
قدیمی 02-10-2010
زکریا فتاحی آواتار ها
زکریا فتاحی زکریا فتاحی آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Nov 2008
محل سکونت: پاوه
نوشته ها: 1,479
سپاسها: : 20

120 سپاس در 80 نوشته ایشان در یکماه اخیر
زکریا فتاحی به Yahoo ارسال پیام
جدید چشم اندازی بر نقش زنان در جامعه هورامان

زن در هورامان / فتح اله نجفی

چشم اندازی بر نقش زنان در جامعه هورامان

بخش اول : نقاط قوت زنان هورامان

صخره‌ها و كوههاي شاهو ،بمو، آتشگاه ، ريزه ، كوسالان، مله‌پلنگانه و ناله شكينه هيچ وقت ياد شيرزناني را كه همپا و همدوش مردان زندگي نموده‌اند را از ياد نخواهندبرد. زيرا اين شير زنان بودند كه توانسته‌اند در سخت‌ترين شرايط زيستي در كوه‌ها و در ميان جنگل‌ها با وجود عوامل خطر ساز و تهديد كننده زندگي‌نمايند و در ساير امور هم تلاش نمايند. و حتي از خاك وطن و ناموس خود هم حراست و حفاظت نمايند.به همين دليل وضعيت زن در جامعه هورامان را مي‌توان در چند جهت بررسي و نقاط قوت و ضعف آنان را مورد بررسي و توجه قرار داد.


•1- زنان و مشاركت عمومی در امور زندگی‌:

كسانيكه عمري را در منطقه هورامان گذرانده‌اند و زندگي‌ جوامع شهري و روستايي را به ياد دارند مي‌دانند كه منطقه هورامان يكي از مناطق محروم كشور و فاقد امكانات رفاهي ،فرهنگي،اجتماعي و اقتصادي بوده ،اما زنان هورامان با توجه به وضعيت جغرافيايي و اقليمي سخت و ناهموار آن به طور شبانه‌روز پا به پاي مردان و همدوش با آنان در امورات زندگي مثل دامداري ،كشاورزي و باغداري و خانه‌داري و صنايع دستي و غيره براي تأمين امرار معاش و رفع مايحتاج زندگي و بقاي خود و خانواده تلاش و فعاليت نموده‌اند.

زحمات زنان درگذشته بسيار سخت و باعث خستگي جسم و طاقت فرسا بوده ،اما اميد به آينده و همراه با صبر و تحمل و شجاعت و صداقت و قناعت كه از صفات بارز مردم هورامان بوده و مي‌باشد خستگي را از تن و جسم زنان از بين برده و مي‌توان گفت در گذشته يك نوع تعاون و يا مشاركت عمومي در امور زندگي وجود داشته است .اگر نيم نگاهي بر پيكر زنان قديمي داشته باشيم و با زنان امروزي مقايسه كنيم وجود جسم ضعيف و استخواني و دست‌هاي پينه­بسته‌ي آنان حكايتي است از زحمات و رنج و مشقت زنان در طول زندگي.


•2- زنان و دفاع از مرزوبوم و شركت در امور حكومتی و غيره :

گويند زماني كه اسكندر مقدوني اكثريت خاك ايران را تسخير و تصرف نموده بود تنها جايي كه نتوانسته به آن دسترسي يابد منطقه هورامان بوده .ايشان بزرگترين لشكركشي را به هورامان انجام داده ،اما وجود شير زنان در كنار شير مردان هيچ وقت اجازه ورود دشمن به سرزمين خود را نداده‌اند.بلكه بارها و بارها حملات لشكر بزرگ اسكندر مقدوني را با آن همه تجهيزات و امكانات شكست داده‌اند.

در اين رابطه اسكندر مقدوني براي مدتها مرزهاي هورامان را در محاصره داشته اما با مشاركت و همدلي زنان در تأمين مايحتاج زندگي از جمله در تهيه خوراك و پوشاك نيازمندي مردم برطرف گرديده و اين كار يكي از رمز پيروزي مردم هورامان بر اسكندر مقدوني بوده و در يكي ديگر از جنگ‌هاي دربند دزلي زنان دوش به دوش مردان در كوهها و گردنه‌ها از منطقه خود حفاظت كرده‌اند و پس از درگيري با لشكر فرهاد ميرزا و شروع جنگي سخت ،زنان با آواز و فرياد خود مردان خودي را تشويق و حمايت و اميدوار و دلگرم نموده‌اند و سنگ‌هاي بزرگ را از روي كوه‌ها و تپه‌ها بر روي لشكر فرهاد ميرزا ريخته‌اند و به همين دليل لشكر بزرگ دشمن در هورامان به سختي شكست خورده و مجبور به عقب نشيني گرديده است.

بله زنان در هورامان چنين بوده‌اند.سخت كوش در امور زندگي و جنگاور در حفظ و حراست از مال و ناموس و خاك وطن خود و متدين در امور ديني ،زيرا كمتر زن قديمي بوده و يا هست كه فرايض ديني خود را بجاي نياورده باشد.
در دوره اشكانيان زني توانا به نام ئاداد براي مدت‌ها فرمانروايي منطقه هورامان را به عهده داشته و در زمان حكومت عباسيان و در زمان حكومت مأمون و هارون الرشيد در حدود سال‌هاي 230 ه ش زني دیگر حكمران و فرمانرواي هورامان بوده است.


در سال 1225 ه ش ، زني به نام خاتو هوريزاد حمكراني هورامان تا مناطقي از عراق را به عهده داشته و در حدود يكسال حكمراني نموده است و زن ديگري به نام خاتو منيره يا خاتو منيجه آن هم به مدت يكسال حكمران هورامان بوده و ده‌ها و صدها زن نام‌دار و لايق و تواناي ديگر در هورامان وجود داشته اند . زنانی دیگر ازجمله جهان آرا پاوه‌اي دختر ملا نشئت و همسر حبيب اله خان بابا جاني که شاعره ای بلند پایه و يكي هم به نام مريم كه قرآن مجيد را با دست خطي بسيار زيبا به رشته تحرير در آورده در هورامان وجود داشته اند. صدها و هزاران زن ديگر كه با فوت يا از دست دادن شوهران خود سرپرستي خانه و خانواده‌ي خود را به دست گرفته و امورات زندگي را اداره نموده‌اند و شركت زنان هورامان در سرنگوني رژيم پهلوي و دفاع از مرزوبوم و سازندگي در منطقه از نقاط قوت و با ارزش زنان هورامان بوده‌ است. و پاي‌بند به حفظ ناموس از نكات برجسته زنان مي‌باشد و ....

با اين توصيف مي‌بينيم كه زنان در هورامان چه در امور زندگي و چه امور حكومتي و فرهنگي و ديني نقش بسزايي داشته‌اند.



بخش دوم : نقاط ضعف زنان هورامان


•1- ضعف فرهنگي و نبود سواد در بين جمعيت زنان :

در گذشته به علت نبود دولتي مقتدر در كشور و حملات كشورهاي بيگانه و همسايه ، اكثر مناطق كشور از جمله هورامان به صورت حكومت هاي محلي اداره مي شدند. لذا نبود امكانات فرهنگي و آموزشي در بين آحاد جامعه و علي الخصوص در بين جمعيت زنان تاثير نامطلوبي داشته است؛ به همين دليل بيشتر زنان قديمي و يا بالاي 40 سال در منطقه بيسواد بوده و از نبود آن رنج مي برند.


•2- فرق بين اولاد دختر و پسر:

در سالهاي قبل چنين رسم بوده كه براي اولاد دختر ارزش ناچيزي قائل بوده اند و در زمان تولد دختر غم و اندوه خانواده را فرا گرفته . اما براي تولد فرزند پسر كه او را كاكل زري مي ناميدند ارزش و اهميت زيادي قائل شده اند و براي او جشن و شادي و شب هفت را بر پا نموده اند. بيشتر در بين افراد جامعه رسم بر اين بوده كه خانواده هاي داراي فرزند دختر را اجاق كور و داراي فرزند پسر را اجاق روشن مي دانسته‌اند!


•3- اولاد دختر و زن در سهم الارث:

اولاد دختر و زن از سهم الارث يا ميراث خانوادگي و يا مهريه شرعي محروم بوده‌اند و يا به مقدار ناچيزي تعلق گرفته .در اين رابطه پدران يا شوهران در حين تقسيم مال و يا ارث و يا پرداخت مهريه چندان توجهي به دختران و زنان را ننموده‌اند و بيشتر سهم به فرزندان پسر تعلق گرفته .


•4 - زنان و ازدواجهای تحميلی:

يعني بدون اطلاع ویا بدون ديدن طرف مقابل دختر را شوهر مي‌دادند و يا به عقد پيرمردي و يا پسر نالايقي و يا ديوانه‌اي و يا عقب مانده‌‌ جسمي در مي‌آوردند و او را با فشار و جبر مجبور به ازدواج مي‌نمودند و يا اهداء دختران به رؤساي قبايل و صاحب نام! و يا اگر در بين دو طايفه قتلي صورت مي‌گرفت دختري مظلوم از خانواده قاتل را به عنوان ديه و يا خون بهاء به يكي از افراد خانواده مقتول چه پير و چه جوان و چه عقب مانده اهداء مي‌كردند.


5 - ارزش و احترام زن در خانواده :

كتك كاري يا ضرب و جرح زنان بخاطر مسائل جزئي و پيش پاافتاده و يا براي رفع خستگي و آرامش اعصاب و يا نشان دادن لياقت مرد در مقابل ديگران و يا اينكه بدون اطلاع ،زن را طلاق دادن، و يا به خاطر نبود فرزند پسر هميشه مورد تحقير و سرزنش بوده ،و بدون رضايت زن ،ازدواجهاي ديگر براي مرد جايز بوده ،عدم اجازه حضور زن در مجالس مردان و جلوگيري از رفتن او به مدرسه و منع خنديدن زنان در حضور مردان و منع بيان اسم شوهر، که بيشتر زنان شوهر خود را به نام يكي از فرزندان پسر خود صدا مي‌كردند.و منع غذا خوردن زنان و دختران در حضور مردان، ویا اینکه بر زنان چنين تحميل نموده بودند كه تا زمانيكه زن مهريه خود را برای شوهر حلال ننمايد ویا آنرا لغو ننماید ، نمي‌تواند در خير و خيرات خانه شركت نمايد ! ! و زنان را مجبور به آن مي‌نمودند، و ده‌ها و صدها معضل و مشكل ديگر كه گريبان اين نسل با ارزش ا ما مظلوم را گرفته بود !!


نتیجه گیری :

با وجود نقش و ارزش بسيار مهم زن در جامعه هورامان و یا در ساير جوامع بشري متأسفانه پدران و برادران و يا مردان در هورامان همه چيز از مال و اموال و يا نتيجه و دسترنج كليه اعضاء خانواده را براي خود حلال دانسته‌اند و براي زن يا دختر حرام !! چه بسا هزاران دختر و زن به خاطر چنين ظلمي كه در حق آنان برايشان بوجود آمده ، در فقر و فلاكت زيسته‌اند.در اين رابطه اگر گذري بر شعبات دادگستري يا شوراي حل اختلاف را داشته باشيم مي‌بينيم كه تعدادي زن و بسياري از خواهران و برادران قديمي مثل دو قاتل ویا دو دشمن ديرينه در مقابل همديگر ايستاده‌اند و زنان خواستار رفع تضييع حقوق خود مي‌باشند.آن دو خواهر و برادري كه تا ديروز هم خون و هم راز و همدم و محرم همديگر بودند و براي مشكل و يا بيمار ي يكديگر گريه مي‌كردند و اين يكي خود را فداي آن ديگري مي‌نمود و يا تحمل زن در مقابل رنج و مشقات زندگي و همپا و همدوش بودن با شوهر خود،حال به خاطرآن فرهنگ و افكار غلط بر سر مقداري زمين ياوسايل كهنه و بجاي مانده و يا مهريه شرعي خود، چشم براه قضاوت قاضي و رفع اختلافات مي‌باشند!

در صورتيكه در جوامع مترقي و با فرهنگ مي‌بينيم كه اين گونه مشكلات در آن جوامع نبوده و يا بسيار اندك و ناچيز مي‌باشند يعني در آنجا زن و مرد و دختر و پسر هر دو در امورات زندگي مشترك و به يك نسبت سهم مي‌برند و فرقي هم بين دختر و پسر نمي‌باشد .خوشبختانه در جوامع امروزي و در بين نسل با فرهنگ هورامان چنان افكاري مردود بوده و احترام به اولاد(دختر و پسر ) و احترام به زن داراي ارزش و اهميت خاصي بوده و براي ايجاد و برابري حقوق مساوي بين زن و مرد و دختر و پسر تلاش مي‌نمايند.
__________________

درمان غم عشق بگویم که چه باشد
وصل است و بهار است و می بربط و چنگ است
....
زنهار مرو هیچ سوی بیشه ی عشاق
چنگال غمش تیزتر از چنگال پلنگ است

----
ئه و روژه ی "مه جنون" له زوخاو نوشی ...مه ینه ت فه وتانی، کفنیان پوشی
من بومه واریس له قه وم و خویشی . . . سپاردی به من ئازاری و ئیشی

پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید