نمایش پست تنها
  #23  
قدیمی 02-08-2010
ساقي آواتار ها
ساقي ساقي آنلاین نیست.
ناظر و مدیر ادبیات

 
تاریخ عضویت: May 2009
محل سکونت: spain
نوشته ها: 5,205
سپاسها: : 432

2,947 سپاس در 858 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض مـولـوی وسـایـه هـُمـا ، درغـزلـیـاتـش


« مـولـوی وسـایـه هـُمـا ، درغـزلـیـاتـش »


« جُستاریکم »


مرا سـایه هُـما ، چـندان نـوازد
که گوئی ، سایه او و، من، هـُمـایم


مولوی

چرا ، ُهما ، سایه ِمولوی میشود ؟
چرا،سیمرغ،سایه هرانسانیست


ایستادن سیمرغ برتارک سررُسـتم
یا انـداختن سـایه برسررسـتم
برای پیروزشدن براهورامزدا

برای درک مفهوم « سایه » درغزلیات مولوی

باید داستان جنگ اسفندیارورستم درشاهنامه رابررسی کرد
این جنگ، جنگ« ا هورامزدا» با « سیمرغ » است

این اهورامزداست که ، « جهاد دینی » را به ایران میآورد

وسیمرغ ، که فرهنگ اصیل ایرانست، برضد ، جهاد دینی است. بهره ای ازاندیشه فرهنگ سیمرغی ، درمنشور کوروش کبیر، بازتابیده شده است

پس ازشکست رستم ازاسفندیار

سیمرغ ، بیاری رستم میشتابد
و پرخودرا ، برفرق سر رستم میمالد
وسپس « برفرق سر رستم، می ایستد »

این همان پدیده ایست که سپس بنام « سایه انداختن هما » مشهور شده است. ازاین رو باید این بخش داستان را درشاهنامه ، دقیقا بررسی کرد

« سایه افکندن » ، به معنای آنست که
« سیمرغ ، جُفت رستم میشود»

واین سیمرغست که درشاهنامه
بفرمـود، تا رفـت رُسـتـم، به پیش

بمالید برتارکش ، پرّ خویش
تارک سر، بهمن است



...
..
.


__________________
Nunca dejes de soñar
هرگز روياهاتو فراموش نكن
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید