نمایش پست تنها
  #25  
قدیمی 02-08-2010
ساقي آواتار ها
ساقي ساقي آنلاین نیست.
ناظر و مدیر ادبیات

 
تاریخ عضویت: May 2009
محل سکونت: spain
نوشته ها: 5,205
سپاسها: : 432

2,947 سپاس در 858 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض مـولـوی وسـایـه هـُمـا ، درغـزلـیـاتـش


بدینسان انسان، موجودیست که فطرتا ، جفت است ، به همین علت به انسان ، « مردم = مـر+ تخم » گفته میشود، و سپس الهیات زرتشتی آنرا « َمرَتَ+ تخم » کرده است . پیشوند « مر+ مار» در واژه « مردم » ، به معنای « جفت » است ..

چنانکه در انگلیسی « ماری to marry» و درکردی « ماره »، به معنای زناشوئی کردن است .« مردم » که انسان باشد ، به معنای « تخم آفریننده ، تخم نو آفرین ، اصل شادی merry » است ، چون جفت بودن ، هم اصل آفرینندگی، و هم اصل شادی، شمرده میشده است . دراین جستارها این موضوع بیشتر ، گسترده خواهد شد .

خدای ایران ، « مرسپنتا + مار سپنتا » هم خوانده میشده است . این واژه، به « مار» هم اطلاق میشده است ، چون ازدید آنها ،« مار» ، جانوری بوده است که نیروی نوآفرینی و رستاخیزنده درخود دارد، و بدین علت ، پوست میاندازد .

ما امروزه « مار» را از دیدی که الهیات زرتشتی به ما القاء کرده است ، می بینیم . و درقرآن ، شیطان ، همان ماراست که درالهیات زرتشتی ، اینهمانی با اهریمن یافته بود . کردها به انسان « مه ری = مه رو» میگویند، و این بهترین گواه برآنست که « مردم » ، « مر+ تخم » است ، نه « مرت + تخم » . انسان را « تخم میرنده » خواندن ، برای گرفتن اصالت وارج ازانسان بوده است .



انسان ، وجودیست ، « جُـفـت »
به عبارت دیگر، فطرت انسان، «عشق» است



هم « خــدا » وهم « انـسـان » ، در نخستین تجربه های ایرانیان ، « گوهر ِجفتی » داشتتند . تصویر« جفت بودن »، و برآیندهائی را که این تصویر، هزاره ها در ذهن ها داشته است، ما فراموش ساخته ایم ، و طبعا بدون یاد آوری ازاین تصویر، و بسیج سازی برآیندهای آن ، نمیتوانیم فرهنگ اصیل ایران، وهمچنین غزلیات مولوی را درک کنیم . این تصویر« جفت بودن » را نباید به یک تصویر« جنسی+ شهوانی» کاست ، بلکه این تصویر، یک تصویر انتزاعی و کیهانی و کلی است . جم که « بُن انسانها » شمرده میشد ، « ییما » نامیده میشد، که به معنای « تواءمان» هست، که سپس به مفهوم « دوقلوو همزاد » ، کاسته شده است .

نه آنکه جم و جما ، « دو انسان جدا ازهم باشند، که فقط هنگام زاده شدن ، دوقلوبوده اند » ، بلکه خودِ جم ، و خودِ جما ، در گوهرخودشان هردو ، « تواءمان یا جفت » بودند. گوهر وسرشت انسان یا خدا ، جفت است . « مردم » که انسان باشد « =مر+ تخم » ، یک تخمست ، و چنانکه هرتخمی ، دارای سپیده و زرده است ، او هم در درونش وگوهرش ، تواءمان است . اساسا واژه « همزاد» نیز معنای دوقلوی مارا نداشته است ، بلکه معنای « جفت » را داشته است .

تصویر « تواءمان » از دید این فرهنگ ، « آمیزش دونیروباهمست، که بیان « اصل عشق » میباشد ، و طبعا، چنین گوهری ، « اصل آفرینندگی ، و پیدایش نیرو، وآفرینش ِ روشنائی و بینش وزیبائی وشادی شمرده میشد ه است» . البته چنین تصویری ، اصالت را درخودِ گوهر هرجانی درگیتی میدانست ، وطبعا ناسازگار با « تصویر الاه ِ خالقی بود »





...
__________________
Nunca dejes de soñar
هرگز روياهاتو فراموش نكن
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید