ناگهان چقدر زود دیر می شود
فکر کنم توی این فروم من از بقیه به کوروش عزیز نزدیک تر بودم
پارسال همچین روزایی بود که پشت تل داد میزدم و گریه میکردم و بابامو می خواستم
دلداریم میداد و میگفت مینایی بابا آروم باش
خدا رحمتش کنه باباتو....حالا خودش رفت اونم وقتی انتظارشو نداشتیم
نمیتونم تحمل کنم..... نمیتونم...........
|