ای باغبـان!
برخیـز ازخوابِ گران!
آب از گلـوی نهـر می ریـزد بــه چـاه
رحمی بـرای غنچه هــای عـاشـقِ شیـرین زبـان.
اینک تو بیلِ عشق را بـر دست گیر!
بازوی دل کن امتحان
برخیـز! هان!
*
ای نازنین!
بنگربـه طبـعِ آذریـن
وَریـان بـه وَریـان، هـادیِ احساس باش!
آیـا مگـر ازنـسلِ فـردا نیـستـی در ایــن زمیـن!؟
یک نعره ازجامِ «کوراوغلی» نوش کن!
سازت بیاور ازکمین
حق را بچین!
|