نمایش پست تنها
  #4  
قدیمی 06-27-2009
دانه کولانه آواتار ها
دانه کولانه دانه کولانه آنلاین نیست.
    مدیر کل سایت
        
کوروش نعلینی
 
تاریخ عضویت: Jun 2007
محل سکونت: کرمانشاه
نوشته ها: 12,700
سپاسها: : 1,382

7,486 سپاس در 1,899 نوشته ایشان در یکماه اخیر
دانه کولانه به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

تشکر میکنم از ساقی
دیدم از گوته و حافظ نوشته گفتم اینو بنویسم کمی کاملتر بشه شاید در روال کلی تاپیک نباشه

http://www.tebyan.net/index.aspx?pid=2106
ای حافظ ،سخن تو همچون ابدیت بزرگ است،زیرا آن را آغاز و انجامی نیست.....ا
اگر روز ی دنیا به سر آید،ای حافظ آسمانی،آرزو دارم که تنها با تو باشم و در کنار تو باشم.همراه تو باده نوشم و چون تو عشق ورزم،زیرا این افتخار زندگی من و مایه ی حیات من است
گوته

سوالی هم دارم که اگر جواب خاصی بهش بود میتونین بهم نامه کنین یا اگه جاش اینجاست حواب بدین
اساسا شعر با نظم آیا فرق داره ؟
من شنیدم استدلالایی میکنن و میگن فرق داره کاری به اونش ندارم میخوام ببینم خیلی جدیه ؟شما اطلاع دارین ؟ یعنی واقها همه بین شعر و نظم فرق میذارن یا خیلی مهم نیست و همه شو یکی میگرن ؟
میگن نظم صرفا اینه که نوشته اهنگین و وزن دار و نظم دار باشه مثلا قافیه ای باشه و ...
اما شعر نوشته نظم یا نثریه که باید شعور در اون باشه باید احساسات شاعرانه توش موج بزنه باید تخیل داشته باشه میگن هر نظمی شعر نیست
تا اینجاشو میدونم خواستم بدونم کسی اطلاع داره که این قضیه جدیه و جدی گرفته میشه ؟ یا فقط یه بحث کلامیه و یه چیزی واسه خودشون گفتن ؟ :D
باز چون مطرج شد و میخوام همکاری فعال داشته باشم :D بگم
در مورد اینکه سابقه شعر به کجا برگرده در فارسی
اوطوری که من اطلاع داشته باشم که امکان اشتباهش هم هست
به هر حال پیش از اسلام مردم کتاب اوستا رو به عنوان کتاب دینی خودشون داشتند
و تفسیر پهلوی اون رو در زمان ساسانیان به نام زند نوشتند و غلبا زند و اوستا رو کنار هم میارن که یکی نیست زند شرحی ساده شده از اوستاست که مردم برای اون هم تقدس و احترام خاصی قائل بوده اند و این زند رو بعد از اسلام باز چون سخت بوده (با وجود اینکه شرح و ساده سازی ای از اوستا بوده ) رو دوباره شرح و ساده سازی میکنن به اسم پازند
اونطوری که من شنیدم این زند و پازند رو مردم به صورت اهنگین و موزون به موسیقی میخونده اند یه متن معمولی رو عموما نمیشه با تبدیل به موسیقی کرد حتما باید یه ویژگی های خاص خودش رو داشته باشه که بتونه به زبان موسیقی در بیاد
و اونجوری که میگن زند و پازند رو مردم میخونده اند به زبان موسیقی
و همین الانم فکر کنم گوشه ای در موسیقی داریم که زند باشه
راستش من اینا رو نمیدونم و اطلاعاتم دقیق نیست شعری از سالک در تصنیفی از جلال تاج اصفهانی شنیدم که میگفت

به ماه رویت سوگند که دل به مهرت پایبند به طره ات جان پیوند
قسم به زند و پازند* به جانم آتش افکند خراب رویت یک چند
http://www.mammed.com/song/25399.htm
اینه که من فکر میکنم اینا بتونه دلیلی هر چند نا مکحم ! باشه برای اینکه پیش از اسلام
هم چیزی به نام شعر یا یک متن موزون و اهنگین وجود داشته

در مورد از خون جوانان وطن لاله دمیده از عارف
یکی از 29 تصنیف معروفی هست که عارف خلق کرده
در دوره دوم مجلس شورای ایران در تهران ساخته شده
ظاهرا یکی از نمایندکان ری رو میشکند یا دستگیر میکنن سران حکومت
که عارف این شعر رو میگه

از ابر کرم خطه ری رشک خطن شد
http://www.mammed.com/song/32794.htm

این شعر رو اولین بار بانو قمر الملوک وزیری میخونه (خیلی دنبالشم هر کی داره لطفا بهم بده:D ) از دیگر اجراهای معروف اون استاد شجریانه که خیلی ها همونطورکه مرغ سحر رو فکر میکنند برای بار اول شجریان خونده این رو هم از اون میدونن
خیلی کسای دیگه هم خوندنش مثل خانم پریسا و ...

در مورد گونه‌های معروف شعر جهان و
جریان‌های مهم شعر جهان
دهیچی نمیدونم :D فقط هایکو رو شندیم
اما شعر نو پدید اورنده ش نیما نبوده قبل از اون هم بوده یه چیزای منتهی ایشون استحکام بخشیده و البته اصل کاری هم ایشون بوده کمی پیشتر از اون هم این جریان شروع شده بوده


__________________
مرا سر نهان گر شود زير سنگ -- از آن به كه نامم بر آيد به ننگ
به نام نكو گر بميــرم رواست -- مرا نام بايد كه تن مرگ راست



پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید