نمایش پست تنها
  #991  
قدیمی 02-07-2017
mohammad.90 آواتار ها
mohammad.90 mohammad.90 آنلاین نیست.
مدیر بخش ورزش
 
تاریخ عضویت: Jan 2012
محل سکونت: شیراز
نوشته ها: 3,335
سپاسها: : 7,242

6,424 سپاس در 3,063 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

نمی دانم چه شد؟
تا نگه کردم به چشمانت، نمی دانم چه شد
تا که دیدم روی خندانت، نمی دانم چه شد
عشق بود آیا؟ جنون؟ هرگز ندانستم چه بود
تا سپردم دل به دستانت، نمی دانم چه شد
تا که افتادم به دامت، رشته ی صبرم گسست
تا که خوردم تیرِ مژگانت، نمی دانم چه شد
تا گرفتی دست هایم را، دلم دیوانه شد
تا نهادم سر به دامانت، نمی دانم چه شد
گم شدم چون قایقی کهنه، میان موج ها
در شبِ زلفِ پریشانت، نمی دانم چه شد
بی وفا! رفتی و من با خاطراتت مانده ام
آن قرار و عهد و پیمانت، نمی دانم چه شد
گفته بودم تا ابد عاشق نخواهم شد، ولی
تا نگه کردم به چشمانت، نمی دانم چه شد


__________________
ای بنده تو سخت بی وفایی ،
از لطف به سوی ما نیایی

هرگه که ترا دهیم دردی ،
نالان شوی و به سویم ایی

هر دم که ترا دهم شفایی ،
یاغی شوی و دگر نیایی . . .
ای بنده تو سخت بیوفایی ...
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید