03-17-2010
|
|
ناظر و مدیر ادبیات
|
|
تاریخ عضویت: May 2009
محل سکونت: spain
نوشته ها: 5,205
سپاسها: : 432
2,947 سپاس در 858 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
ساقيا آمدن عيد مبارک بادت
« خواجوی کرمانی »
حبذا پای گل و صبحدم و فصل بهار
باده در دست و هوا در سر و لب بر لب يار
بی رخ يار هوای گل و گلزارم نيست
زان که بادست نسيم چمن و بوی بهار
همه بتخانهی چين نقش و نگار است وليک
اهل معنی نپرسند مگر نقش نگار
در دل تنگ من آمد غم و جز يار نرفت
اوست کاندر حرم عشق تو میيابد بار
سکهی روی مرا نقش نبينی زان روی
که درست است که چشمت نبود بر دينار
خرم آن روز که من بوسه شمارم ز لبت
گرچه بيرون ز قيامت نبود روز شمار
گفتی از لعل لبت کام برآرم روزی
چون مراد من دلسوخته اين است برآر
از ميانت چو کمر ميل کنار است مرا
گرچه بی زر ميانت نتوان جست کنار
گر به تيغش بزنی روی نپيچد خواجو
که دلش را سربار است و تنش را سردار
__________________
Nunca dejes de soñar
هرگز روياهاتو فراموش نكن
|
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید
|
|