آمادگی اجتماعی و عاطفی
آمادگي اجتماعي و عاطفي
بچهها معمولاً هنگام ورود به مدرسه بسيار هيجان زده هستند. آنها در مدرسه با محيطي روبه رو ميشوند که با محيط خانه يا حتي محيط پيش دبستان فرق دارد.
در مدرسه بچهها مجبورند در گروه هاي بزرگ کار کنند و با بزرگسالان جديد و بچه هاي ديگر کنار بيايند . آنها بايد توجه و محبت معلم خود را با بچه هاي ديگر تقسيم کنند. برنامه روزانه آنها نيز فرق ميکند. اغلب بچهها ، مدرسه را با مهارتها ي اجتماعي و بلوغ عاطفي آغاز نمي کنند. اين مهارتها را ميتوان با دقت و تمرين کافي آموخت. اگر از قبل فرصت هايي براي رشد برخي ويژگيها در بچهها فراهم شده باشد ، آنها شانس بيش تري براي کسب موفقيت در مدرسه دارند. اين ويژگيها عبارتند از :
*اعتماد به نفس : بچهها بايد بياموزند ، نسبت به خود احساس خوبي داشته باشند و باور کنند ميتوانند موفق شوند. بچه هايي که اعتماد به نفس بالايي دارند ، وقتي دست به کاري جديد ميزنند و بار اول موفق نمي شوند ، دست از تلاش بر نمي دارند.
*استقلال : بچهها بايد بياموزند ، کارهايشان را خود انجام دهند.
*انگيزه : بچهها بايد خواهان يادگيري باشند و در آنها انگيزه براي درس خواندن ايجاد شود.
*کنجکاوي : بچهها ذاتاً کنجکاوند و براي به دست آوردن فرصت هاي بيش تر يادگيري ، بايد همان طور کنجکاو باقي بمانند.
*پشتکار : بچهها بايد يادبگيرند ، کاري را که شروع کرده اند ، تمام کنند.
*همکاري : بچهها بايد بتوانند با بچه هاي ديگر سازگار شوند ، معناي همکاري را بفهمند و نوبت را رعايت کنند.
*خويشتن داري : بچهها در دوره پيش دبستاني بايد بفهمند که بعضي از رفتارها ، مانند ضرب و شتم ، ناشايست هستند و بياموزند که براي نشان دادن عصبانيت ، راه هاي خوب و بد وجود دارد.
*همدلي : بچهها بايد ديگران را دوست داشته باشند و ياد بگيرند به احساسات آنان اهميت بدهند. والدين حتي بيش از مدرسه و مراکزي که وظيفه مراقبت از بچهها را دارند ، ميتوانند به بچهها درس همدلي بياموزند.
اگر مايليد فرزندان شما چنين ويژگي هاي مثبتي پيدا کنند ، توصيه هاي زير را به کار بنديد :
• مهم نيست چگونه ، اما بچهها بايد حس کنند که شما از آنها مواظبت ميکنيد:
بچهها از آنچه از ديگران ميبينند يا ميشنوند ، تقليد ميکنند . اگر والدين ورزش کنند يا غذاي کافي بخورند ، بچهها بيش تر تمايل پيدا ميکنند اين کارها را انجام دهند. در صورتي که والدين با ديگران با احترام رفتار کنند ، بچهها نيز ياد ميگيرند به ديگران احترام بگذارند و اگر والدين در کارها مشارکت داشته باشند ، بچهها ميآموزند به خواسته هاي ديگران نيز توجه کنند.
• نسبت به مدرسه و يادگيري نگرش مثبت داشته باشيد :
هر کودکي که پا به عرصه وجود ميگذارد ، محتاج کشف و يادگيري است. اگر پدر و مادر خواهان پرورش اين ويژگيها در کودک خود هستند ، بايد کنجکاوي اورا تحريک کنند. نشان دادن علاقه به آنچه کودکان انجام ميدهند ، سبب ميشود ، آنها از دستاوردهاي خود احساس رضايت کنند.
اگر والدين نسبت به رفتن فرزندشان به مدرسه هيجان زده باشند ، بچهها نيز دچار اضطراب ميشوند. هنگامي که فرزند شما ميخواهد وارد مهدکودک شود ، سعي کنيد راجع به جاذبه هاي مدرسه با او صحبت کنيد . با او درباره فعاليت هاي هيجان انگيزي که در مدرسه انجام ميشود ، مانند گردش هاي علمي و کارهاي هنري سرگرم کننده ، سخن بگوييد و سعي کنيد با علاقه و اشتياق زياد درباره آنچه که او در مدرسه خواهد آموخت ، مانند : خواندن ، نوشتن ، اندازه گيري کردن و وزن کردن ، حرف بزنيد.
• براي فرزند خود ، فرصت هايي براي تمرين و تکرار فراهم کنيد: سينه خيز رفتن ، اداي کلمات جديد و يا حتي نوشيدن يک فنجان چاي ، نياز به تمرين دارد. بچهها نه تنها از تکرار کارها خسته نمي شوند ، بلکه با انجام دوباره کارها آنها را ياد ميگيرند و اعتماد به نفس لازم را براي انجام کارهاي جديد پيدا ميکنند.
• در زندگي فرزندتان نظم و انضباط مناسبي برقرار کنيد: همه بچهها تا اندازه اي به محدوديت نياز دارند. معمولاً بچه هايي که والديني منضبط و در عين حال با محبت دارند ، از نظر مهارت هاي اجتماعي بهتر و عملکرد شان در مدرسه مثبت تر از بچه هايي است که والدين شان ، آنها را زياد محدود ميکنند يا کاملاً آزاد ميگذارند. در اين رابطه توصيه هاي زير ضروري به نظر ميرسند :
* در ضمن اين که فعاليت هاي بچهها را هدايت ميکنيد ، از ايجاد محدوديت هاي غير ضروري و تسلط بر اوضاع بپرهيزند.
* هنگامي که از فرزند خود ميخواهيد کاري را انجام دهد ، برايش دلايل کافي بياوريد. براي مثال ، بگوييد : لطفاً اسباب بازی ات را از روي پلهها بردار ، چون ممکن است پاي کسي به آن بر خورد کند و پرت شود. نه اين که بگوييد : اين کار را انجام بده ، چون من ميگويم .
* به صحبت هاي فرزند خود گوش دهيد تا به خواسته هاي او پي ببريد و اين که آيا به کمک خاصي نياز دارد يا نه ؟
* موقع عصبانيت ، عشق و علاقه و احترام خود را نسبت به فرزندتان نشان دهيد. از کار او انتقاد کنيد، نه از خودش . مثلاً بگوييد : من دوستت دارم ، اما اين صحيح نيست که روي ديوارها نقاشي بکشي . وقتي اين کار را انجام ميدهي ، من عصباني ميشوم.
* به فرزندتان در انتخاب راه و حل مشکلات کمک کنيد. شما ممکن است از فرزند 4 ساله خود بپرسيد : چه کار کنيم که ديگر کسی به اسباب بازي هاي تو دست نزند ؟
* مثبت نگر و مشوق کودک خود باشيد. او را به خاطر کار نيک تشويق کنيد. لبخند رضايت و تشويق شما ، بيش تر از تنبيه هاي سخت ، رفتار خوب را در کودکان شکل ميدهد.
* اجازه دهيد بچهها خيلي از کارها را خودشان انجام دهند : کودکان به مراقبت زيادي نياز دارند ، ولي کم کم ياد ميگيرند که با انجام کارهايي مانند ، پوشيدن لباس و مرتب کردن اسباب بازي هاي خود ، مستقل شوند و اتکا به نفس خود را تقويت کنند. بسيار اهميت دارد که در هر کاري به جاي آنها تصميم گيري نکنيد و اجازه بدهيد خودشان تصميم بگيرند. به ياد داشته باشيد ، فقط زماني به آنها حق تصميم گيري بدهيد که يک راه بيش تر وجود نداشته باشد.
فرزندان خود را تشويق کنيد با بچه هاي ديگر بازي کنند و درکنار بزرگ ترهايي بمانند که از اعضاي خانواده آنها نيستند. بچه هاي پيش دبستاني به خصوص به اين فرصت هاي اجتماعي بيش تر نياز دارند تا ياد بگيرند که چگونه از ديد ديگران به مسائل نگاه کنند. اگر بچهها قبلاً تجربياتي از برخورد و نشست و برخاست با بزرگسالان وبچه هاي ديگر داشته باشند، با معلمان و همکلاسي هاي خود سازگاري بيش تري خواهند داشت.
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم
به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم
چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم
زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم
خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم
استاد فاضل نظری
|