03-29-2010
|
مدیر روانشناسی
|
|
تاریخ عضویت: Sep 2007
نوشته ها: 2,834
سپاسها: : 1,221
2,009 سپاس در 660 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
قاصدک غم دارم
قاصدک غم دارم.
قاصدک غم دارم غم آوارگي و دربدري...
غم تنهايي و خونين جگري
قاصدک واي بر من
همه از خويش مرا ميرانند...
همه ديوانه و ديوانه ترم ميخوانند
مادر من غمهاست
قاصدک! دريابم روح من عصيان زده و طوفانيست
آسمان نگهم بارانيست
قاصدک غم دارم غم به اندازه ي سنگيني عالم دارم
قاصدک غم دارم غم من صحراهاست افق تيره ي او ناپيداست
قاصدک ديگر از اين پس منم و تنهايي
و به تنهايي خود در هوس عيسايي
و به عيسايي خود منتظر معجزه اي غوغايي
قاصدک زشتم من زشت چون سنگ خارا
قاصدک حال گريزش دارم مي گريزم به جهاني که در آن پستي نيست
پستي و مستي و بد مستي نيست
مي گريزم به جهاني که مرا نا پيداست
شايد آن نيز فقط يک روياست
|
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید
|
|