نمایش پست تنها
  #8  
قدیمی 01-26-2012
amir ahmadi آواتار ها
amir ahmadi amir ahmadi آنلاین نیست.
کاربر عالی
 
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: بندرعباس
نوشته ها: 2,910
سپاسها: : 267

508 سپاس در 332 نوشته ایشان در یکماه اخیر
amir ahmadi به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

مـاجــرای یه آشی برات بپزم که یه وجب روغن رويش باشه
در کتاب
سه سال در دربار ايران
نوشته دکتر فووريه٬ پزشک مخصوص ناصرالدين شاه، مطلبی نوشته شده که پاسخ اين مسئله يا اين ضرب المثل رايج بين ماست.
او نوشته:
ناصرالدين شاه سالی يک بار آنهم روز اربعین آش نذری می‌پخت و خودش در مراسم پختن آش حضور می‌یافت تا ثواب ببرد.
در حياط قصر ملوکانه اغلب رجال مملکت جمع مي‌شدند و برای تهيه آش شله قلمکار هر يک کاری انجام مي‌دادند.
بعضی سبزی پاک مي‌کردند. بعضی نخود و لوبيا خيس مي‌کردند.
عده‌ای ديگ‌های بزرگ را روی اجاق مي‌گذاشتند و خلاصه هر کس برای تملق و تقرب پيش ناصر الدين شاه مشغول کاری بود.
خود اعليحضرت هم بالای ايوان می‌نشست و قليان مي‌کشيد و از آن بالا نظاره‌گر کارها بود.
سر آشپزباشی ناصرالدين شاه مثل يک فرمانده نظامی امر و نهی مي کرد.
بدستور آشپزباشی در پايان کار به در خانه هر يک از رجال کاسه آشی فرستاده مي شد و او می‌بايست کاسه آن را از اشرفی پر کند و به دربار پس بفرستد.
کسانی را که خیلی می‌خواستند تحویل بگیرند روی آش آنها روغن بیشتری می‌ریختند.
پر واضح است آن که کاسه کوچکی از دربار برايش فرستاده مي شد کمتر ضرر مي‌کرد
و آنکه مثلا يک قدح بزرگ آش که یک وجب هم روغن رویش ریخته شده دريافت مي‎کرد حسابی بدبخت مي شد.
به همين دليل در طول سال اگر آشپزباشی مثلا با يکی از اعيان و يا وزرا دعوايش مي شد٬
آشپزباشی به او مي‌گفت:
بسيار خوب! بهت حالی مي‌کنم دنيا دست کيه!
آشی برات بپزم که يک وجب روغن رويش باشد.
________________________________________

پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید