نمایش پست تنها
  #1  
قدیمی 02-08-2008
shabhaye_mahtabi آواتار ها
shabhaye_mahtabi shabhaye_mahtabi آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Oct 2007
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 1,411
سپاسها: : 8

68 سپاس در 39 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض بیوگرافی هنرمندان داخلی

خاموشی ستاره شمال

ميراث موسيقيايی احمد عاشورپور پس از مرگش دوباره مورد توجه قرار گرفته است



احمد عاشور پور، خواننده و ترانه سرای نامدار گیلانی خاموش شد و بدن بی جان او در زادگاهش «غازیان»، در شمال ایران زیر خاک خفت. اما مرگ او برایش حیاتی تازه به ارمغان آورد. ترانه های او در روزهای پس از مرگش بار دیگر به سر زبان اهل شمال جاری شده است. گروهی های سیاسی هم، او را و خاطرات مشترک شان را به یاد آورده اند.
کتاب ترانه هایش در شمال ایران کمیاب شده و نسخه های ترانه های منتشر شده اش درمیان مردم دست به دست می گردد و تکثیر می شود و نسل جوان ایران با شنیدن ترانه هایش با او آشنا می شوند و او را می شناسند.

مصاحبه و ترانه های احمد عاشورپور (نسخه تدوین شده، ده دقیقه، 4 مگابایت)

عاشور پور، از مهم ترین ترانه سرایان و خوانندگان محلی گيلان بود، با این حال ابتکار او در اجرای همزمان ترانه هایش به دو زبان فارسی و گیلکی باعث شده بود که در میان فارسی زبانان نیز از شهرت و اقبال مناسبی برخوردار باشد.

وی در آغاز به دلیل نوآوری هایش در ترکیب نغمه های گیلکی با قالب های تازه (مانند والس و تکنیک های آواز خوانی در اپرای ترکی) و نیز استفاده اش از اشعار محلی و فولکلور در میان مردم گیلان به شهرت رسید، اما پس از چندی به دلیل ترانه های سیاسی اش، شهرت او از دایرۀ اهل موسیقی و مردم کوچه و بازار فراتر رفت.

ناشنیده هایی از احمد عاشور پور
  • در نسخه کامل مصاحبه (سی دقيقه، 28 مگابايت) گوشه هایی از زندگی احمد عاشورپور را بشنوید که با صدای خودش روایت می شود، به همراه قطعاتی از آهنگ ها و آواز های خاطره انگیزش. این گفت و گو برای نخستین بار در زیگ زاگ منتشر می شود.

    با سپاس از حسين حقاني و محمد رضايي راد
از جمله آثار مشهور عاشور پور می ‌توان به آهنگ های «سازو نقاره جمه بازار» (بر روی یک والس لهستانی) ، «نوروز»، «سر کوه بلند»، «دریا توفان» و «گل‌بانو» اشاره کرد.

پیکر عاشور پور بنا بر درخواست خودش برای دفن به زادگاهش «غازیان» در شمال ایران منتقل شده است تا در سرزمینی جای گیرد که از آن برخاست.

طرحی از زندگی

عاشور پور در طول نود سال عمر خود، زندگی پر فراز و نشیبی را پشت سر گذاشت. وی دارای تحصیلات دانشگاهی در زمینه مهندسی کشاورزی بود. سابقه عضویت طولانی در «حزب توده ایران» را داشت و در عین حال ترانه سرا و نغمه خوانی چیره بود. در عنفوان جوانی گوشه گیر شد و از عرصه هنر خود را کنار کشید و در اواخر عمر چون جوانان به صحنه بازگشت و آواز خواند.

احمد عاشور پور در ۱۸ بهمن ۱۲۹۶ در غازیان در حوالی انزلی زاده شد و تحصیلات مقدماتی خود را در این دو شهر گذراند. چنان که خودش در مصاحبه ای گفته است، وزن و قافیه و ریتم در شعر را در همین دوران و با مطالعه اشعار کلاسیک ایرانی، و از جمله دیوان شمس تبریزی، آموخته است.


او آوازخوانی و ترانه سرایی را به شکل غیرحرفه ای از دوران دبیرستان و سال های ابتدایی دانشگاه در جمع های دوستانه و کنسرت های «شیر و خورشید سرخ» بندرانزلی (كه آن روز ها بندر پهلوی خوانده مي شد) آغاز کرد.

هنوز دوران دبیرستان خود را تمام نکرده بود که که نخستین ترانه عاشقانه خود را سرود.
با ورود گروهی از مهاجران آذربایجانی به شهرهای شمالی ایران، تعداد زیادی صفحه گرامافون وارد کشور می شود و در شهر های مرزی به فروش می رسد. عاشور پور از این طریق با نمونه هایی از آوازها و ترانه های روسی و اپرای ترکی آشنا می شود و مفتون ریتم و قابلیت های موسیقیایی آنها می شود و نخستین ترانه خود را بر اساس ملودی یکی از همین آهنگ ها می سراید. نخستین ترانه سروده او، عاشقانه ای بود در عشق زنی از همان مهاجران؛ ترانه ای که هیچگاه خوانده نشد و عشقی که هیچگاه ابراز نشد.


ورود به رادیو

در همین دوران، جمشید کشاورز (نوازندۀ ویلون) واسطه معرفی او به ابوالحسن صبا می شود و این آشنایی موجب دعوت او برای فعالیت در رادیو می شود.
به این ترتیب در سال ۱۳۲۲ برای نخستین بار در رادیوی تازه تاسیس ایران می خواند.
خواندن در رادیو برای عاشورپور جوان این فرصت را ایجاد می کند تا صدای خود را در سطحی بسیار گسترده تر از کنسرت های محدود یا جلسات حزبی به نمایش بگذارد و ناگهان خوانندگی برای او به شکل حرفه ای مطرح می شود.
در همین زمان شروع به یادگیری نت نویسی، سلفژ و خوانندگی نزد یک استاد خارجی به نام مادام لیلی می کند که به گفته خودش، تاثیر عمیقی بر تکنیک خوانندگی و توانایی صدایش می گذارد.

سال های سکوت و غربت

پس از کودتای ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ که با دستگیری برخی از سران حزب توده، از جمله خلیل ملکی همراه بود، عاشور پور که به همراه تعدادی از دیگر اعضای حزب هنگام کودتا خارج از ایران به سر می بردند، در بدو ورود به ایران باز داشت می شود و به جرم عضویت در حزب توده ایران، محاکمه و به دو سال زندان محکوم می شود.



عاشورپور پس از تحمل دوران محکومیت خود در سال ۱۳۳۴ از زندان آزاد می شود و تلاش می کند بار دیگر به زندگی هنری خود برگردد.
او در فاصله سال های ۱۳۳۶ تا ۱۳۳۸بار دیگر حضور کوتاه مدتی در رادیو دارد، اما همکاری او با رادیو باز هم زیاد طول نمی کشد. او سرانجام در سال ۱۳۳۸ رادیو را برای همیشه ترک می کند.

او تا انقلاب سال 1357 ایران تنها خود را به کار اداری به عنوان «مدیر آبیاری فارس و بنادر» مشغول می کند. فعالیتش به عنوان خواننده در این دوران به گفته خودش تنها محدود به آواز خواندن در جلساتی با هم حزبی هایش می شود که به صورت مخفیانه برگزار می شده است.

عاشورپور با انقلاب ایران و دستگیری رهبران حزب توده در اوایل دهه شصت به صورت غیرقانونی از ایران خارج می شود و مدتی نزدیک به ۱۰ سال را در فرانسه به سر می برد.
در این سال ها امکان برگزاری چند کنسرت انگشت شمار در فرانسه، آلمان و انگلیس را به دست می آورد، اما غم غربت چنان بر دلش سنگینی می کند که با آرام تر شدن فضای سیاسی و فرهنگی ایران در اوایل دهه هفتاد به ایران باز می گردد.

وی در آخرین سال های حیات خود، در سن ۸۶ سالگی در کنار گروه «نکیسا» (به سرپرستی بابک ربوخه) ، توانست بار دیگر در برابر مردم ظاهر شود و آواز بخواند.

حاصل نود سال زندگی هنری او بیش از ۵۰ ترانه ثبت شده است که به کوشش حسین حقانی، بابک ربوخه و «محمد رضایی راد، در کتابی تحت عنوان «آفتاب خیزان، دریا توفان» جمع آوری شده است و در سال ۱۳۸۴ توسط نشر چشمه منتشر شده است.
با تشکر فریبا
__________________
من هنوز ایمان دارم مادرم را خواهم دید
وقتی تمام دیوار بیمارستان تیتر زده اند : آی ... سی .... یو
این فشار ها که به خونت می آیند ،
تمام رگ هایم از بهشت متنفر می شوند
که زیر پایت را خالی می کنند ...
" هومن شریفی "

پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید