ويل دورانت طوری سخن میگويد كه گوئی در زمان پيغمبر كوچكترين دستوری
درباره پوشيدگی در زن وجود نداشته است و پيغمبر فقط از پوشيدن جامه گشاد
نهی كرده بوده است ! و زنان مسلمان تا اواخر قرن اول و اوايل قرن دوم
هجری با بی حجابی كامل رفت و آمد میكرده اند .
و حال آنكه قطعا چنين
نيست .
تاريخ قطعی برخلاف آن شهادت میدهد .
بدون شك زن جاهليت همچنان
بوده كه ويل دورانت توصيف میكند ولی اسلام در اين جهت تحولی به وجود
آورد .
عايشه همواره زنان انصار را اينچنين ستايش میكرد :
مرحبا به زنان انصار ، همين كه آيات سوره نور نازل شد يك نفر از
آنان ديده نشد كه مانند سابق بيرون بيايد .
سر خود را با روسريهای مشكلی
می پوشيدند . گوئی كلاغ روی سرشان نشسته است.
در سنن ابوداود جلد 2 صفحه 382 همين مطلب را از ام سلمه نقل میكند با
اين تفاوت كه ام سلمه میگويد :
پس از آنكه آيه سوره احزاب
يدنين عليهن من جلابيبهن
نازل
شد ، زنان انصار چنين كردند
كنت گوبينو
در كتاب سه سال در ايران نيز معتقد است كه حجاب
شديد دوره ساسانی ، در دوره اسلام در ميان ايرانيان باقی ماند .
او معتقد
است كه آنچه در ايران ساسانی بوده است تنها پوشيدگی زن نبوده است
بلكه
مخفی نگه داشتن زن بوده است . مدعی است كه خودسری موبدان و شاهزادگان
آن دوره به قدری بود كه اگر كسی زن خوب رویی در خانه داشت نمی گذاشت كسی از وجودش
آگاه گردد و حتی الامكان او را پنهان میكرد زيرا اگر معلوم میشد كه چنين
خانمی در خانه اش هست ديگر مالك او و احيانا مالك جان خودش هم
نبود .