نمایش پست تنها
  #111  
قدیمی 07-02-2011
shadi آواتار ها
shadi shadi آنلاین نیست.
مدیر بخش عکس
 
تاریخ عضویت: Nov 2007
محل سکونت: اهواز
نوشته ها: 727
سپاسها: : 5

119 سپاس در 39 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

پريشب عروسي يكي از دوستهام بود كه خانواده بسيار سنتي دارن وهنوز عروسيهاشون شبيه عروسي هاي چند سال پيش والبته دربعضي جهات مدرن تر.
يه دختر 14 يا 15 ساله همراه خانوادش كنار ميزما نشسته بود . خيلي جالب بود. يه رژ لب صورتي زده بود و احساس مي كرد خيييييييييلي فرق كرده و زيبا شده. زير چشمي نگاه مي كرد ببينه كسي نگاش مي كنه؟ توجه كسي و جلب مي كنه؟
يه لبخند محو، سكوت همراه با كمي طنازي ودرعين حال دستپاچگي اي بچگونه ش من و برد در عالم نوجوانيم كه خيلي از دخترا اونموقع اينطوري بودن و الان كلا نسلشون منقرض شده و اين يكي كه شبيه نوجوون هاي 15 سال پيش بود انقدر نادر بود كه كاملا توجه من و جلب كرد.

خلاصه من همه عروسي و ول كرده بودم و رفته بودم تو نخ اين دخترك ونمي دونستم دلم بسوزه، بخندم يا غصه شو بخورم.
بعضي وقتها هم خوبه كه بعضي چيزها عوض مي شن.
پاسخ با نقل قول
5 کاربر زیر از shadi سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید