نمایش پست تنها
  #4  
قدیمی 10-17-2009
ساقي آواتار ها
ساقي ساقي آنلاین نیست.
ناظر و مدیر ادبیات

 
تاریخ عضویت: May 2009
محل سکونت: spain
نوشته ها: 5,205
سپاسها: : 432

2,947 سپاس در 858 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض معشوق در غزلیات حافظ و شکسپیر

3) معشوق، راه بَر است:


حافظ:» در این شب سیاهم گم گشت راه مقصود از گوشه ای برون آی ای کوکب هداست
From thine eyes my knowledge I derive, and constant stars, in them I read such art(3). (14 غزل)

شکسپیر: دانایی ام در چشم هایت ریشه دارد صدها ستاره راه بر من می نماید

4) حسن او ذاتی است:


حافظ: تو را که حسن خدا داده هست و حجله ی بخت چه حاجت است که مشاطه ات بیاراید
(غزل 83) I never saw that you did painting need.

شکسپیر: هیچ گاه باور ندارم که تو به آب و رنگ نیاز داشته باشی


5) معشوق، ارباب و سلطان است:


حافظ: چون من گدای بی نشان مشکل بود یاری چنان سلطان کجا عیش نهان با رند بازاری کند
Being your salve, what should I do but tend Upon the hours and times of your desire? (غزل 57)

شکسپیر: من بنده ی توام
هیچم ز دست نمی آید
جز آرزوی آرزوی تو!


6) معشوق، عاشق کش است:


حافظ: بر آن چشم سیه صد آفرین باد که در عاشق کشی سحر آفرین است
……. But since I am near slain Kill me outright with looks and rid my pain (غزل 139)

شکسپیر: من نیمه جان را بکش با نگاهت رهایم کن از رنج بودن


7) در روزگار هجران، معشوق، پیام آورانی دارد:


حافظ: صبا وقت سحربویی ز زلف یار می آورد دل شوریده ی ما را به بو در کار می آورد
By those swift messengers return"d from thee, Who even but now come back again, assured of the fair health (غزل 45)

شکسپیر: آن پیام آورانی که از جانب تو می آیند و سفیر سلامتی تواند...


8) خیال معشوق با عاشق است:


حافظ: رفیقِ خیل خیالیم و هم نشین شکیب قرین آتش هجران و هم قران فراق
Is it thy spirit that thou send"st from thee So far from home… (غزل 61)

شکسپیر: خیال سبز تو مهمان هر شبم شده است اگرچه دورتر از این خیال نزدیکی


9) معشوق به عاشق بی توجه است:


حافظ: مکن به چشم حقارت نگاه در من مست که آب روی شریعت بدین قدر نرود
When thou shalt be disposed to set me light, And place my merit ni the eye of scorn (غزل 88)

شکسپیر: آن روز که به حقارت در من می نگری و ارزش های مرا به هیچ می انگاری ...


10) معشوق، بی وفاست:


حافظ: نشان عهد و وفا نیست در تبسم گل بنال بلبل بی دل که جای فریاد است
(غزل 93) The looks with me, thy heart in other place.

شکسپیر: چشمهایت با من دل تو با دگری است


11) عشق مرد به مرد:

یکی از اشتراکات مهم این دو شاعر بزرگ، این است که معشوق هر دو مذکر بوده است و در بسیاری از موارد در شعر هر دو شاعر، به وضوح، آشکار است؛ مثلاً:
حافظ: سبز پوشان خطت برگرد لب همچو مورانند گرد سلسبیل
Two loves I have of comfort and despair, The better angel is a man right pair. (غزل 144)

شکسپیر: من دو عشق دارم؛ یکی مایه ی آرام و دیگری منشأ آلام
فرشته ی من آن مرد زیباست...



تفاوت ها:


تفاوت های میان این دو شاعر در توصیف معشوق، ریشه در تفاوت فرهنگ، اقلیم و پندارها و انگاره های سرزمینی دارد که هر یک از این دو در آن متولد شده و بالیده اند.

برای مثال، آن گاه که شکسپیر در غزل شماره ی 18، معشوق خود را به یک روز تابستانی گرم، تشبیه می کند؛ در حالی که معشوق ایرانی، یادآور بهار است، به خوبی این تفاوت اقلیمی را درک می کنیم.


منبع سايت تبيان





__________________
Nunca dejes de soñar
هرگز روياهاتو فراموش نكن
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید