جنب و جوش و جریان - hustle & flow
جنب و جوش و جریان - HUSTLE & FLOW
سال تولید : ۲۰۰۵
محصول : جان سینگلتن و استفانی آلین
کارگردان : کریگ بروئر
فیلمنامهنویس : کریگ بروئر
فیلمبردار : آملیا وینسنت
آهنگساز(موسیقی متن) : اسکات بومار
هنرپیشگان : ترنس هوارد، آنتونی آندرسن، دیجی کوالز، تاراجی پ. هنسن، پولا جای پارکر، تارین منینگ، آیزاک هیز و لادا کاریس
نوع فیلم : رنگی، ۱۱۴ دقیقه
̎دیجی̎ (هوارد) فروشندهٔ خردهپای مواد مخدر است که در محلههای فقرزدهٔ ممفیس، به زحمت امرار معاش میکند. ̎دیجی̎ از زندگیاش راضی نیست و اینکه به همان سن و سالی رسیده که پدرش جوانمرگ شده، او را به فکر انداخته که در سبک و سیاق زندگیاش تغییراتی بدهد. ̎دیجی̎ همیشه استعداد زیادی در سر هم کردن داستانها داشته و پس از آنکه ̎کیبوردِ̎ ارزانقیمتی را بلند میکند، شروع میکند همراه با ریتم و آهنگ آن، حکایتهای قافیهداری را تعریف کردن و خواندن. پس از آنکه اتفاقاً روزی به ̎کی̎ (آندرسن)، یکی از دوستان دوران دبیرستانش، برمیخورد، ̎دیجی̎ تصمیم میگیرد دل به دریا بزند و وارد و وارد دنیای موسیقی ̎رپ̎ بشود. به کمک دانش و آگاهی تکنیکیِ ̎کی̎ و مایه گذاشتنِ ̎شلبی̎ (کوالز)، ̎دیجی̎ اطلاعات را راجعبه فرهنگ خیابانی، به کلام و موسیقی در میآورد. در همین حال، دوستانش، ̎لکسس̎ (پارکر) و ̎شاگ̎ (هنسن) با او همآوا میشوند و از لحاظ حسی و عاطفی کمکش میکنند و ̎نولا̎ (منینگ)، دوستی دیگر، از نظر مالی کمکش میکند. وقتی ̎اسکینی بلک̎ (لادا کاریس) یکی از بچهمحلیها که حالا به یکی از ستارههای موسیقی هیپ ـ هاپ، تبدیل شده به شهر میآید تا با ̎آرتل̎ (هیز)، صاحب کلوب محلی و رفیق ̎دیجی̎ دیداری تازه کند، ̎دیجی̎ فرصت را غنیمت میشمارد تا موسیقیاش را جلوی مردی اجرا کند که میتواند هنر او را به کل کشور بشناساند ـ اگرچه بعداً آشکار میشود که این کار مشکلتر از آن چیزی است که فکرش را میکرده.
● اینجا MTV نکتهٔ اصلی است. این شبکهٔ موسیقی بینالمللی یکی از تهیهکنندههای فیلم است و ماجرا هم حول و حوش موسیقی میگردد. یکی دو تا از صحنههای فیلم هم جوری ساخته شدهاند که در میان رشتههای ̎خاص̎ مراسم سالانهٔ MTV برای انتخاب بهترینها، جائی داشته باشند. اما جوی که کارگردان میسازد، گرم و دوستداشتنی است و همچنین جزئیاتی که به ماجرای تکراری تشکیل یک گروه موسیقی اضافه میکند. شرایط محیطی و شخصیتهای داستان، کمک میکنند تا وقایع تکراری، لباس تازهای بپوشند. بهترین قسمتهای فیلم، مربوط به کوششهای گروه تازه شکل گرفته برای ضبط ترانه است که آنها را از اوضاع ناجور فعلی درآورد. اما پس از طی مراحل مربوط به ساخته شدن این قطعه، داستان و ماجراها افت میکنند. این ترانهٔ ̎رپ̎، بعداً جایزهٔ بهترین ترانهٔ سال آکادمی را هم گرفت. اما فیلم اگر هنوز قابل یادآوری است، به خاطر بازیگر نقش اولش است. هوارد موفق میشود شور و حالی به داستان فیلم تزریق کند که ارزش کل اثر را یکی دو پلهای بالا میبرد. او در همان سال در یکی از نقشهای اصلی فیلم موفق تصادف (پل هیگیس) هم حضور داشت، اما با ایفای نقشهای اصلی در جنب و جوش و جریان بود که به پدیدهٔ سال بدل شد و تا نامزدی جایزهٔ بهترین هنرپیشه نقش اول در مراسم اسکار پیش رفت.
__________________
درمان غم عشق بگویم که چه باشد
وصل است و بهار است و می بربط و چنگ است
....
زنهار مرو هیچ سوی بیشه ی عشاق
چنگال غمش تیزتر از چنگال پلنگ است
----
ئه و روژه ی "مه جنون" له زوخاو نوشی ...مه ینه ت فه وتانی، کفنیان پوشی
من بومه واریس له قه وم و خویشی . . . سپاردی به من ئازاری و ئیشی
|