پدرم، نور چشمانم سلام
صد سبد پر از سيب،صد دشت پر از آهو،صد آسمان پرازستاره،وصد باغ پرازگل تقديم تو باد
کاش در کنارم بودي تاوقتي دلم گرفته وچشمم اشکبار بود به آغوش گرمت پناه مي بردم
هفت سال پيش وقتي به سفر رفتي تا امروز در انتظار بازگشت توام.
تا بار ديگر برروي زانوانت ودر کنار قلبت که پر ضرب مي زد جاي گيرم
پدرم اي فرمانرواي قلبم،
وقتي گل پر پرشده وجودت را به خاک سپردم ،وقتي روي دست مردم پيچيده در پرچم سه رنگ کشورم بودي ضربان قلبم تا آسمانها مي رسيد، آيا آن را شنيدي؟
پدرم،آفتاب زندگانيم،تنها هفت سال از تو بهره بردم وبقيه عمرم را در کنار مادر و در انتظار تو سر کردم تا بيايي اما هفت سال گذشت وتو به انتظار تلخ من پاياني ندادي وديگر گل وجودت را نديدم
اي توسفر کرده عاشق
خدا ,قران,امام,رهبر و مردم شهيد پرورمان تو را دوست دارند . تو به جاي هر قطره خونت به زمين لاله هديه کردي اما زمين تورا از من گرفت .
خوبا
لعنت بر غاصبان ستمگر که تورا در دل زمين پنهان نمودند . زمين گرم تشنه بود و تو از خون خود او ر ا سيراب کردي .
شهيدا
اي که روحت به فراخناي هفت آسمان و درجه ات اسمان هفتم .و عشقت شهادت و مشتت گرد باد و قامتت چون کوه بود .ايران اسلامي با نام افرادي چون تو سربلند است . امروز اگر من به راحتي درس مي خوانم به خاطر خون هاي پاک شما است که بر روي خاک پاک وطن ريخته است .
پدر روحت در بهشت سرافراز و شادان باد. والسلام
زهرا فرهادي
فرزند شهيد رسول فرهادي