نمایش پست تنها
  #7  
قدیمی 02-03-2008
امیر عباس انصاری آواتار ها
امیر عباس انصاری امیر عباس انصاری آنلاین نیست.
مسئول ارشد سایت ناظر و مدیر بخش موبایل

 
تاریخ عضویت: Sep 2007
محل سکونت: تهرانپارس
نوشته ها: 8,211
سپاسها: : 8,720

6,357 سپاس در 1,362 نوشته ایشان در یکماه اخیر
Wink Biography of Bernadette Soubirous برنادت سوبيرو مقدس قدیسه شهر لورد فرانسه

به سوی ابدیت

در 4 مارس 1871 پدر من در ست 64 سالگی از دنیا رفت .



پدر برنادت

او همانطور که با ایمان عمیق زندگی کرده بود ، از دنیا رفت و از ملاقات پروردگار خشنود بود .
در 8 سپتامبر 1877 پدر پیرامل در لورد چشم از جهان فرو بست . او به خوبی ترتیب صفوف منظم را داد . کاری که من هرگز قادر بر انجام آن نبودم ! او برای بانو کلیسای بسیار با شکوهی ساخت !



كليساي حضرت مريم در لورد

یک باسیلکا ! کاری که نمی توانستم برای بانو بکنم . بانوی ما فقط از او یک کلیسای محقر خواسته بود .
اما پدر پیرامل برایش یک کلیسای بزرگ و پر جلال ساخت .
مطمئنا وقتی که او درست در روز تولدش از دنیا رفت ، بانو او را به بهشت برده است .
چقدر ابلهانه است که انسانی که قرار است خیلی زود دنیا را به مقصد بهشت ترک کند ، به چیزی دنیوی و مادی دلبسته باشد ! یک بار یکی از زائران در لورد از من پرسید که چرا از بانو نخواستی که خودت را شفا دهد و من گفتم که : بانو به من گفت تو در جوانی خواهی مرد .
در سپتامبر 1877 به یکی از خواهران گفتم که مدت زیادی بین شما نخواهم بود و به زودی بیمار می شوم و در همان درمانگاهی که در اداره اش کمک می کردم ، بستری خواهم شد . بستر بیماری من کلیسای کوچک سپیدم خواهد شد و بعد هم صلیبم خواهد بود . زمانی که در بستر زجر می کشم ، بسترم به مثابه صلیبم خواهد بود .
یکی از خواهرها موقعی که می خواست روی بدن من پماد بزند تاولهایم را ترکاند و من درد زیادی کشیدم . او عذر خواهی کرد و من گفتم که من مثل یک گربه پر طاقت هستم . و او لبخند زد . می دانست که منظورم همان پیامهایی است که در لورد به من داده شد . پیامهای توبه و فداکاری . من یک قربانی بودم .


تصویر واقعی برنادت در سال ۱۸۵۸ زمانی که ۱۴ سال داشت

من تصمیم گرفته بودم که حربه ام دعا و فداکاری باشد . چیزی که تا نفس آخرم باید انجام می دادم . بعد حربه فداکاری از من ساقط شد اما دعا و نیایش بود که مرا به سوی بهشت رهنمون می کرد .
ماموریت من رو به پایان بود . بانویی که خودش را به من و پدر پیرامل معرفی کرده بود حالا می توانست برای ابدیت فرزندش را پیش خود داشته باشد . همانطور که پدر پیرامل را نزد خود برده بود .

گناهکار بیچاره ... گناهکار بیچاره

برنادت سوبیرو در 16 آوریل 1887روز چهارشنیه عید پاک ، از دنیا رفت . او قبل از مرگش در یکشنبه عید پاک گفت : امروز صبح بعد از عشای ربانی من از پروردگار خواستم که به من رخصت دهد در آرامش با او صحبت کنم . اما او درخواست مرا اجابت نکرد . رنجهای من تا آخرین نفس باقی خواهد ماند .
دوشنبه روز عید پاک برنادت از دوست نزدیکش خواهر برنارد دالیاسBernard Dalias برای همیشه خداحافظی کرد . او همان خواهری بود که 12 سال پیش گفته بود من سه روز است در نورز هستم و هنوز برنادت را ندیده ام و یکی از راهبه ها گفته بود که خواهری که کنار شماست خواهر ماری برناده است و او تعجب زده گفته بود نه ! واقعا!
برنادت آن روز دستش را گرفته بود و گفته بود بله درست است ... و امروز برنادت دوباره دست او را گرفت و گفت خداحافظ برنارد . این آخرین دیدار ماست .
در سه شنبه عید پاک کشیش گفته بود که برنادت زندگی اش را وقف کرد و برنادت جواب داده بود چه وقفی ؟ نه زیرا در این دنیا خیلی سخت است که به خدا تعلق داشته باشی .
در چهارشنبه عید پاک او صلیبش را خواست و خواست که آن را به دستش گره بزنند . مبادا انگشتانش قدرت نگه داشتن صلیب را نداشته باشند .
برنادت به مجسمه مریم مقدس خیره شد و گفت من او را دیده ام . او چقدر زیباست و من چقدر مشتاق دیدار او هستم .


خواهر ناتالی پرتات Nathalie Portat حدود ساعت سه بعد از ظهر به اتاق برنادت آمد . و برنادت از او خواهش کرد کمکش کند آخرین دعای شکرگزاری اش را ادا کند . او صلیبش را در دست می فشرد و می گفت
"خدای من ، من به تو عشق می ورزم ، با تمام قلبم و با تمام روحم و با تمام توانم . "
خواهر ناتالی شروع به دعا کرد و بر مریم مقدس سلام فرستاد و برنادت با وضوح گفت " ای مادر مقدس ، برای من دعا کن . یک گناهکار بیچاره ، یک گناهکار بیچاره ."
ساعت مرگ او فرا رسیده بود و درست مثل عیسی مسیح روی صلیب گفت که
" من تشنه هستم " .
و خواهر برای او آب آورد . برنادت برای بار آخر علامت صلیب را چنان که مریم مقدس در غار ماسابیل به او آموخته بود رسم کرد .
به آرامی جرئه ای آب نوشید و به نرمی گردنش را خم کرد . و آهسته جانش را تسلیم کرد .
خواهر صلیب را به دستش داد و تسبیح را بین انگشتانش قرار داد . برنادت سوبیرو بعد از سی و پنج سال زندگی روی زمین ، به نزد خدا رفت .


برنادت سوبیرو مقدس

وقتی که خبر فوت برنادت سوبیرو اعلان شد ، مردم جمع شدند که مراتب احترامشان را به جای آورند . احساسات مذهبی شان آنها را بر آن داشت که دسته جمعی فریاد بزنند مقدسه از دنیا رفت ... مقدسه از دنیا رفت ...



تصویر واقعی بدن برنادت مقدس

آنها مصرانه می خواستند که برنادت تقدیس شود و لقب مقدسه بیابد . اما یک مانع محکم سر راهشان بود . مادر وازو کدبانوی دوران نوآموزی برنادت !
دو سال بعد از مرگ برنادت ، مادر وازو این زن قدرتمند و ترسناک ، مقام ارشد راهبه ها را کسب کرده بود . او نتوانسته بود برنادت را با قالب یانسن گراییJansenistic خود تطبیق دهد . و حالا هم نمی توانست نجوای خدا را از زبان مردم خدا بشنود . او قبلا هر گونه یادآوری و صحبت در مورد رویت های برنادت را ممنوع کرده بود و حالا هم تقدیس او و حرف و حدیث پیرامون این قضیه را ممنوع می کرد .
برنادت روزی به او گفته بود مرا اینقدر تحقیر نکنید و او با تندی تشر زده بود که باید تا فرا رسیدن مرگم صبر کنی . از عمر خواهر وازو یک ربع قرن باقی مانده بود . او در سال 1907 در لورد درگذشت .
دو سال بعد ، خواهر جوزفین فوریستر Josefine Forrestier نهضت تقدیس برنادت را بنا نهاد .
به عنوان بخشی از اقدامات رسمی تقدیس ، برنادت بعد از سی سال از مرگش نبش قبر شد و تابوتش بازگشایی شد . صلیب دستش زنگ زده بود و لباس راهبگی اش مندرس شده بود . اما خود برنادت کاملا و به زیبایی سالم و پاک باقی مانده بود . چنین به نظر می رسید که او فقط آرمیده است .
در 8 دسامبر 1933 ، پاپ پیوسPope Pius ششم برنادت را قدیسه کلیسای کاتولیک اعلام کرد . روز عید تقدیس او را 18 فوریه در نظر گرفتند . همان روزی که مریم مقدس به او قول شادمانی ابدی داده بود نه در این دنیا که در دنیای دیگر . مرد با ایمان دو روز عید دیگر هم برای او در نظر گرفت . یکی 16 آوریل سالگرد فوتش و دیگری 11 فوریه . روزی که مریم مقدس برای اولین بار از بهشت قدم به ماسابیل گذاشت تا برنادت را ببیند .
چشمه آب ماسابیل امروز همچنان می جوشد و هنوز هم مردم در صفوف منظم به ماسابیل می آیند . هنوز هم برکات و معجزات در غار لورد ادامه دارد . ولی بزرگترین معجزه لورد ، دخترکی بود که مریم مقدس در آن روز فوریه از او خواسته بود که نزدیکتر بیاید و

نام او برنادت است .

برنادت سوبيرو مقدسه شهر لورد فرانسه است كه در سال 1844 ميلادي ديده به جهان گشود و در چهارده سالگي 18 مرتبه مريم مقدس را رويت كرد و به دستور بانو چشمه اب شفا بخشي جاري كرد كه تا به امروز هزاران هزار بيمار لاعلاج و صعب العلاج را شفا داده است . وي در 35 سالگي در اثر سل استخوان جان سپرد . و سي سال پس از مرگش به دستور مقامات نبش قبر شد . دليل نبش قبر اثبات قديسه بودن اين بانوست . در كمال حيرت بدن پاك و دست نخورده برنادت در تابوت نمايان شد . اين در حالي بود كه لباسها و تابوت برنادت پوسيده بود ! برنادت قديسه اعلام شد . جسم اين بانوي مقدس تا به امروز در يك تابوت شيشه اي در شهر نورز فرانسه نگهداري مي شود .
براي كساني كه به خدا ايمان دارند هيچ توضيحي لازم نيست و براي كساني كه به خدا اعتقاد ندارند هر توضيحي ناكافيست .





__________________
This city is afraid of me
I have seen its true face
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید