نمایش پست تنها
  #10  
قدیمی 02-09-2010
ساقي آواتار ها
ساقي ساقي آنلاین نیست.
ناظر و مدیر ادبیات

 
تاریخ عضویت: May 2009
محل سکونت: spain
نوشته ها: 5,205
سپاسها: : 432

2,947 سپاس در 858 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض ديوان داراب افسر بختياري

خنده دل



كاش مي شد كه دمي را، من وجانانه به هم


بنشينيم و بريزيم دو پيمانه به هم


اي خوش آن دم كه به يكجاي دو دلباخته اي


راز دل فاش بگويند صميمانه به هم


قدرت عشق بنازم كه به يك تير نگاه


جان شيرين بفروشند دو بيگانه به هم


من به كار دل خود خندم و دل نيز به من


نه تعجب كه بخندند دو ديوانه به هم


دست مشّاطه فروماند از آرايش زلف


بس كه آميخته ديده است دل و شانه به هم


آتشي در دلم افروخت كه تا روز ابد


من و دل زار بگرييم غريبانه به هم


رخ بر افروز كه تا شمع رخت شعله كشد


بكشد افسر بيچاره و پروانه به هم




.....
__________________
Nunca dejes de soñar
هرگز روياهاتو فراموش نكن

ویرایش توسط ساقي : 02-09-2010 در ساعت 12:28 AM
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید