تو دنیای سیاهی که سر تا پاش دروغه
عاقبت انتظار چشمای بی فروغه
ما آدما غریبیم حتی تو قلب خونه
قناری از خستگی تو جوی خون می خونه
دیوار پشت چشما دیگه شکسته حالا
اشکای بی پناهی دریا شدن خدایا
تا کی باید دستامون گلا رو پر پر کنن
حرفای نامردا رو مردما باور کنن...
|