06-22-2012
|
|
ناظر و مدیر تالارهای آزاد
|
|
تاریخ عضویت: Dec 2010
محل سکونت: هرسین
نوشته ها: 5,439
سپاسها: : 7,641
11,675 سپاس در 3,736 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
برف شبانه …
بیصدا شب تا سحر
یاران خود را خواند و گرد آورد
جا به جا
در راهها
بر شاخهها
بر بام گسترد
صبحگاهان
شهر سر تا پا سیاه از تیرگیهای گنهکاران
ناگهان چون نوعروسی در پرندین پوشش پاک سپید تازه
سر بر کرد
شهر اینک دست نیروهای نورانی است
در پس این چهره تابنده
اما
باطنی تاریک دودآلود ظلمانی است
گر بخواهد خویشتن را زین پلیدی هم بپیراید
همتی بیحرف همچون برف میباید …
فریدون مشیری
__________________
. . . . .
|
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید
|
|