دوست دارم بروم
دوست دارم ز چمن تا بر آب
تا افق های سپید الفت
تا هیاهوی نسیم
تا صدای خورشید
گام تا گام قدم بر دارم
......
دوست دارم بروم
تیغها خنجر گل
برگها پهنه خواب
ساقه ها پای غزل
......
دوست دارم بروم
بروم تا سخن آغاز کنم
سخن از مرغ سحر
سخن از عشق و شرر
سخن از مرد خطر
سخن از کوه و کمر
......
دوست دارم بروم
آه میدانم من
شب نوایی دارد
دل ندا میدهدم
غم دوایی دارد
.....
دوست دارم بروم
دوست دارم دم میخانه عشق
انتظاری دگر آغاز کنم
دوست دارم که به بازار هنر
حجره ای باز کنم
حجره ای پر ز محبت شادی
عشق و دلداری و امید و صفا
دوست دارم بروم.......
|