نمایش پست تنها
  #26  
قدیمی 12-25-2007
SonBol آواتار ها
SonBol SonBol آنلاین نیست.
معاونت

 
تاریخ عضویت: Aug 2007
محل سکونت: یه غربت پر خاطره
نوشته ها: 11,775
سپاسها: : 521

1,688 سپاس در 686 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

برای شما که عشق ِتان زنده‌گي‌ست شما که عشق ِتان زنده‌گي‌ست
شما که خشم ِتان مرگ است،



شما که تابانده‌ايد در ياءس ِ آسمان‌ها
اميد ِ ستاره‌گان را



شما که به وجود آورده‌ايد ساليان را
قرون را



و مرداني زاده‌ايد که نوشته‌اند بر چوبه‌ي ِ دارها
يادگارها
و تاريخ ِ بزرگ ِ آينده را با اميد
در بطن ِ کوچک ِ خود پرورده‌ايد



و شما که پرورده‌ايد فتح را
در زهدان ِ شکست،



شما که عشق ِتان زنده‌گي‌ست
شما که خشم ِتان مرگ‌ست!




شما که برق ِ ستاره‌ي ِ عشق‌ايد
در ظلمت ِ بي‌حرارت ِ قلب‌ها
شما که سوزانده‌ايد جرقه‌ي ِ بوسه را
بر خاکستر ِ تشنه‌ي ِ لب‌ها
و به ما آموخته‌ايد تحمل و قدرت را در شکنجه‌ها
و در تعب‌ها



و پاهاي ِ آبله‌گون
با کفش‌هاي ِ گران
در جُست‌وجوي ِ عشق ِ شما مي‌کند عبور
بر راه‌هاي ِ دور



و در انديشه‌ي ِ شماست
مردي که زورق‌اش را مي‌راند
بر آب ِ دوردست



شما که عشق ِتان زنده‌گي‌ست
شما که خشم ِتان مرگ است!







شما که زيبائيد تا مردان
زيبائي را بستايند



و هر مرد که به راهي مي‌شتابد
جادوئي‌ي ِ لب‌خندي از شماست



و هر مرد در آزاده‌گي‌ي ِ خويش
به زنجير ِ زرين ِ عشقي‌ست پاي‌بست



شما که عشق ِتان زنده‌گي‌ست
شما که خشم ِتان مرگ است!







شما که روح ِ زنده‌گي هستيد
و زنده‌گي بي‌شما اجاقي‌ست خاموش،



شما که نغمه‌ي ِ آغوش ِ روح ِتان
در گوش ِ جان ِ مرد فرح‌زاست،



شما که در سفر ِ پُرهراس ِ زنده‌گي، مردان را
در آغوش ِ خويش آرامش بخشيده‌ايد
و شما را پرستيده است هر مرد ِ خودپرست، ــ



عشق ِتان را به ما دهيد
شما که عشق ِتان زنده‌گي‌ست!
و خشم ِتان را به دشمنان ِ ما
شما که خشم ِتان مرگ است!
__________________
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید