با یکی از اساتید بد جوری رو در واسی داشتم نمیدونم چرا شاید چون...
خلاصه داشتم میرفتم کلاس توی ترم جدید با اون بنده ی خدا هم ترم قبل کلاس داشتم.
گشتم و گشتم تا کلاسو پیدا کردم از قضا استاد هم کلاس کناری درس داشت!
هنوز نیم ساعتی به شروع کلاس مونده بود هوا کمی گرم بود رفتم آب بخورم وقتی بر گشتم دیدم که کلاس خیلی شلوغه و بچه ها مرتب نشستن به خودم گفتم تو این دو دقیقه این همه آدم از کجا اومد که ناگهان چشمم افتاد به استاد که داشت درس می داد!نگو از شانس خوبم!!!رفته بودم توی کلاس بغلی!
(فکر بد در مورد چون نداشته باشینا!!!من خیلی اون بنده خدا رو اذیت کردم سوالات صد تا یه غاز زیاد می پرسیدم به خاطر همین اون استاد گرامی هم بدون اینکه از هوش سرشار من ناراحت بشه توضیحات رو می داد ولی یک بار ناراحت شدا!!! )