نمایش پست تنها
  #3  
قدیمی 11-10-2008
امیر عباس انصاری آواتار ها
امیر عباس انصاری امیر عباس انصاری آنلاین نیست.
مسئول ارشد سایت ناظر و مدیر بخش موبایل

 
تاریخ عضویت: Sep 2007
محل سکونت: تهرانپارس
نوشته ها: 8,211
سپاسها: : 8,720

6,357 سپاس در 1,362 نوشته ایشان در یکماه اخیر
Arrow اشعار طنز سروده شده توسط خودتان را اینجا در معرض دید دیگران ولو کنید!!

اشعار طنز سروده شده توسط خودتان را اینجا در معرض دید دیگران ولو کنید!!

سلام و عرض ادب
از عنوانش تابلوئه منظورم چیه؟
دقیقا
میخوام اگه از این قبیل اشعار طنز و شوخ و شنگ و.... داریم بیاریمش اینجا به اشتراک بذاریم
هجو آزاده و هزل و غزل و ...
اما توهین کاملا ممنوعه
همین
اولیش هم از خودم البته به کسی برنخوره ما هم عاشق بوده و هستیم منتها این مدل تعریف از عشق خیلی آبداره دیگه....

"عشق چیست؟"

عشق یعنی تپه ای بی انتها
میرود هر عاشق خر زان بالا

عشق یعنی رد پایی از شتر
عشق یعنی دور دنیا با موتور

عشق یعنی چرت و پرت از سوی دوست
می کند هردم ز کله مو و پوست

عشق یعنی بند تنبان در غزل
عشق یعنی جنس ناب و سیخ و تل

عشق یعنی پخت کشک بی جواز!
عشق یعنی شاعری روده دراز!!

عشق یعنی قبض همراه، صد تومن
عشق یعنی دوزاری، بیست پنج تومن

عشق یعنی یخ زدن در کنج پارک
عشق یعنی کورس و دو تا کیش وخارک

عشق یعنی مخ زدن با عکس بیست
عشق یعنی خرترین عاشق یکیست!

عشق یعنی داشتن صدتا تیریپ
خوردن دیزی کنار رود و جیپ

عشق یعنی خواندن صدها دعا:
کای خدایا کی میده یک ماچی به ما؟!

عشق یعنی جستجو در کاهدان
جستن سوزن میان استران!

عشق یعنی خوردن جفت و لگد
از پوتین، یا که پدر، یا که ز تب

عشق یعنی: خاک تو سر عاشق شده!
اینقدر عر میزنه... قاطر شده!!

عشق یعنی خوردن نون و پنیر
عشق یعنی: گشنته؟ گمشو بمیر...

عشق یعنی ضایعات مغزها!
فاضلاب فکر قشر مدعا!!

عشق یعنی نوکری حلقه به گوش
از دم در تا موال... جوش و خروش!!

عشق یعنی دختران چشم خمار
عاشق الماس و یاقوت و دلار

عشق یعنی مالش کشک در تغار
هرچی تو جیبت داری وردار بیار!!

عشق یعنی ریختن پول توی جوب
شیرجه رفتن زیر چرخ تانک و توپ

عشق یعنی گفتن صدها جفنگ
از دهان و از دل و از گوش و سنگ

عشق یعنی ور زدن روزی سه بار
هر دفعه هشت ساعت و بی کار و عار

عشق یعنی دور زدن بر روی ریل!
دنده معکوس زیر آب یا توی سیل!

عشق یعنی گفتن صدها چاخان
از در و دیوار و باغ و این و آن

عشق یعنی بردن یک امتحان
جایزه بردن بسی با امتنان

عشق یعنی خوردن آب هویج
عشق یعنی گفتن اشعار گیج

عشق یعنی چت نمودن توی نت
عشق یعنی اگزوزت ول داده پت!!

عشق یعنی ول بکن این شعر ما
سعدی و حافظ بخوان... ایول شما!!

عشق یعنی بوی کافور، عطر یاس
عشق یعنی آخرش جمع کن پلاس

عشق یعنی آذرخشی از هوا
خورده بر مخ... ما شدیم بی ادعا!

شاعر:
امیر عباس... بچه تهرانپارس!! :D سبک: چهار پاره فی البداهه در خلوت ریسمان تنبانی در پیتی تهرانی اصل!!
زمان سرودن این ابیات: یکشنبه بیست و هشتم مهر ماه هزار و سیصد و هشتاد و هفت خورشیدی ساعت پنج بعد از ظهر
حالت شاعر هنگام سرودن: توضیح ندم بهتره....



__________________
This city is afraid of me
I have seen its true face
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید