نمایش پست تنها
  #1  
قدیمی 11-28-2013
فرانک آواتار ها
فرانک فرانک آنلاین نیست.
مدیر تالار مطالب آزاد

 
تاریخ عضویت: Jan 2010
محل سکونت: کرمانشاه
نوشته ها: 3,544
سپاسها: : 1,306

3,419 سپاس در 776 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض یهــ روز یهــ ترکهـ....!

یهــ روز یهــ ترکهـ....!

ﯾﻪ ﺭﻭﺯ ﯾﻪ ﺗﺮﮐﻪ ﻣﯿﺮﻩ ﺳﺒﺰﯼ ﻓﺮﻭﺷﯽ ﺗﺎ ﮐﺎﻫﻮ ﺑﺨﺮﻩ ، ﻋﻮﺽ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﮐﺎﻫﻮﻫﺎﯼ ﺧﻮﺏ ﺭﺍ ﺳﻮﺍ ﮐﻨﺪ ، ﻫﻤﻪ
ﯼ ﮐﺎﻫﻮ ﻫﺎﯼ ﻧﺎﻣﺮﻏﻮﺏ ﺭو ﺳﻮﺍ ﻣﯿﮑﻨﻪ ﻭ ﻣﯿﺨﺮﻩ . ﺍﺯﺵ ﻣﯽ ﭘﺮﺳﻨﺪ ﭼﺮﺍ ﺍﯾﻨﮑﺎﺭ ﺭﺍ ﮐﺮﺩﯼ ﻣﯿﮕﻪ : ﺻﺎﺣﺐ
ﺳﺒﺰﯼ ﻓﺮﻭﺷﯽ ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ ﻓﻘﯿﺮﯼ ﻫﺴﺖ . ﻣﺮﺩﻡ ﻫﻤﻪ ﯼ ﮐﺎﻫﻮﻫﺎﯼ ﺧﻮﺏ ﺭﺍ ﻣﯿﺒﺮﻧﺪ ﻭ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﻫﻮﻫﺎ ﺭﻭﯼ
ﺩﺳﺖ ﺍﻭ ﻣﯿﻤﺎﻧﻨﺪ ﻭ ﻣﻦ ﺑﺨﺎﻃﺮ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﮐﻤﮑﯽ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺑﮑﻨﻢ ﺍﯾﻨﻬﺎ ﺭﺍ ﻣﯿﺨﺮﻡ .
این هـآ ﺭﺍ ﻫﻢ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﺧﻮﺭﺩ. . .
ﺍﯾﻦ ﺗﺮﮐﻪ ﮐﺴﯽ ﻧﺒﻮﺩ ﺟﺰ ﻋﺎﺭﻑ ﺑﺰﺭﮒ ﺁﻗﺎ ﺳﯿﺪ ﻋﻠﯽ ﻗﺎﺿﯽ ﺗﺒﺮﯾﺰ ی...



ﯾﻪ ﺭﻭﺯ ﯾﻪ ﺗﺮﮐـــﻪ ﻣﯿﺮﻩ ﺟﺒﻬﻪ ، ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﯾﻪ ﻣﺪﺕ ﻓﺮﻣﺎﻧﺪﻩ ﻣﯿﺸﻪ ﯾﻪ ﺭﻭﺯ ﺑﻬﺶ ﻣﯽ ﮔﻦ ﺩﺍﺩﺍﺷﺖ ﺷﻬﯿﺪ
ﺷﺪﻩ ﺍﻓﺘﺎﺩﻩ ﺳﻤﺖ ﻋﺮﺍﻗﯽ ﻫﺎ ﺍﺟﺎﺯﻩ ﺑﺪﻩ ﺑﺮﯾﻢ ﺑﯿﺎﺭﯾﻤﺶ ﺟﻮﺍﺏ ﻣﯿﺪﻩ :
- ﮐﺪﻭﻡ ﺩﺍﺩﺍﺷﻢ؟! ﺍﯾﻨﺠﺎ ﻫﻤﻪ ﺩﺍﺩﺍﺵ ﻣﻦ ﻫﺴﺘﻦ.....
ﺍﻭﻥ ﺗﺮﮐـــﻪ ﺗﺎ ﺯﻧﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﺟﻨﮕﯿﺪ ﻭ به ﺩﺍﺩﺍﺵ ﻫﺎﯼ ﺷﻬﯿﺪﺵ ﻣﻠﺤﻖ ﺷﺪ . ﺍﻭﻥ ﺗﺮﮐـــﻪ ﮐﺴﯽ ﻧﺒﻮﺩ ﺟﺰ
ﻣﻬﺪﯼ ﺑﺎﮐﺮﯼ....




یه روز ﺑﻪ ﯾﻪ ﺗﺮﮐﻪ ﮔﻔﺘﻨﺪ ﮐﺘﺎﺑﯽ ﺑﻨﻮﯾﺲ ، ﺗﺮﮐﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﺎﻟﯿﻒ ﺁﻥ ﮐﺘﺎﺏ ﺣﺪﻭﺩ ﭼﻬﻞ ﺳﺎﻝ ﺗﺤﻘﯿﻖ ﻭ
ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺑﯿﺶ ﺍﺯ ﺩﻩ ﻫﺰﺍﺭ ﮐﺘﺎﺏ ﺭﺍ ﺗﻤﺎﻡ ﺧﻮﺍﻧﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺣﺪﻭﺩ ﺻﺪ ﻫﺰﺍﺭ ﮐﺘﺎﺏ، ﻣﺮﺍﺟﻌﻪ ﻣﮑﺮﺭ
ﺩﺍﺷﺖ. ﺍﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﯾﺎﻓﺘﻦ ﻣﻨﺎﺑﻊ ﻭ ﮐﺎﻭﺵ ﺩﺭ ﮐﺘﺎﺏ ﺧﺎﻧﻪ ﻫﺎﯼ ﻫﻨﺪ،ﺗﺮﮐﯿﻪ، ﺍﯾﺮﺍﻥ، ﻋﺮﺍﻕ ﻭ ... ، ﺳﻔﺮﻫﺎﯼ
ﻣﺘﻌﺪﺩ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺩﺍﺩ ﻭ ﺑﺎﻻﺧﺮﻩ ﯾﮏ ﮐﺘﺎﺏ 11 ﺟﻠﺪﯼ ﻧﻮﺷﺖ . ﺍﯾﻦ ﺗﺮﮐﻪ ﮐﺴﯽ ﻧﺒﻮﺩ ﺟﺰ ﻋﻼﻣﻪﺍﻣﯿﻨﯽ ﻭ ﺁﻥ
ﮐﺘﺎﺏ ﻧﯿﺰ ﻫﻤﺎﻥ ﺍﻟﻐﺪﯾﺮ ﺑﻮﺩ.....



یه روز یه ترکه داشته ذکر میگفته
در وسط ذکر هنوز تمام نشده بود که یک حوری
بهشتی با جامی در دست از سمت راست او می آید و جام شراب بهشتی را تعارف میکند
اما چون ذکر هنوز تمام نشده بود ترکه به
حوری اعتنا نمیکنه
حوری از سمت چپ میآید ولی بازهم ترکه اعتنا
نمیکنه و حواسش را جمع ذکر حقتعالی میکند
تا اینکه حوری از نظر ناپدید میشه و ترکه
بالاخره ذکر خدا را همانگونه که استادش گفته بود کامل میکنه
این ترکه کسی نبود جز علامه طباطبایی


یه روز یه ترکه اسمش ستار خان بود، یا نمیدونم شایدم باقرخان؛ خیلی شجاع و باهوش بود. یکه و

تنها از پس ارتش حکومت مرکزی بر اومد. جونش رو کف دستش گذاشت و سرباز راه

مشروطیت و آزادی شد. فداکاری کرد؛ برای امروز من؛ برای امروز تو؛ برای همه ما، برای ایران.

برای این که حالا ما بتونیم تو این مملکت، آزاد زندگی کنیم.....



یه روز یه ترکهـ.....
یه روز یه ایرانیه......
__________________
تو همه راز راز جهان ریخته در چشم سیاهت
من همه محو تماشای نگاهت
آسمان صاف و شب آرام
بخت خندان و زمان آرام
خوشه ی ماه فرو ریخته در آب
شاخه ها دست برآورده به مهتاب
شب و صحرا و گل و سنگ
همه دل داده به آواز شباهنگ
پاسخ با نقل قول
6 کاربر زیر از فرانک سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید