نمایش پست تنها
  #1  
قدیمی 02-08-2010
lucifer آواتار ها
lucifer lucifer آنلاین نیست.
کاربر عادی
 
تاریخ عضویت: Feb 2010
محل سکونت: تهروووون
نوشته ها: 21
سپاسها: : 0
در ماه گذشته 2 بار در 1 پست سپاسگزاری شده
Talking شنل قرمزي جديد!!

يه روز مادر شنل قرمزی رو به دخترش کرد و گفت :
عزيزم چند روزه مادر بزرگت مبايلشو جواب نميده . هرچی SMS هم براش ميزنمباز جواب نمیده . online هم نشده چند روزه . نگرانشم .
چندتا پيتزا بخر با يه اکانت ماهانه براش ببر . ببين حالش چطوره .
شنل قرمزی گفت : مامی امروز نميتونم .
قراره با پسر شجاع و دوست دخترش خانوم کوچولو و خرس مهربون بريم ديزين اسکی .
مادرش گفت : يا با زبون خوش ميری . يا ميدمت دست داداشت گوريل انگوری لهت کنه .
شنل قرمزی گفت : حيف که بهشت زير پاتونه . باشه ميرم .
فقط خواستين برين بهشت کفش پاشنه بلند نپوشين .
مادرش گفت : زود برگرد . قراره خانواده دکتر ارنست بيان.
می خوان ازت خاستگاری کنن واسه پسرشون .
شنل قرمزی گفت : من که گفتم از اين پسر لوس دکتر خوشم نمياد .
يا رابين هود يا هيچ کس . فقط اون و می خوام .
شنل قرمزی با پژوی ۲۰۶ آلبالوئی که تازه خريده از خونه خارج ميشه .
بين راه حنا دختری در مزرعه رو ميبينه .
شنل قرمزی‌: حنا کجا ميری ؟؟؟حنا : وقت آرايشگاه دارم . امشب يوگی و دوستان پارتی دعوتم کردن .
شنل قرمزی: ای نا کس حالا تنها میپری ديگه !!
حنا : تو پارتی قبلی که بچه های مدرسه آلپ گرفته بودن امل بازی در آوردی .
بهت گفتن شب بمون گفتی مامانم نگران ميشه . بچه ها شاکی شدن دعوتتنکردن .
شنل قرمزی: حتما اون دختره ايکبری سيندرلا هم هست ؟؟؟حنا : آره با لوک خوشانس ميان .
شنل قرمزی: برو دختره ...........................................
(
به علت به کار بردن الفاظ رکيک غير قابل پخش بود )
شنل قرمزی يه تک آف ميکنه و به راهش ادامه ميده .
پشت چراغ قرمز چشمش به نل می خوره !!!!!
ماشينا جلوش نگه ميداشتن اما به توافق نمی رسيدن و می رفتن .
ميره جلو سوارش ميکنه .
شنل قرمزی : تو که دختر خوبی بودی نل !!!!!
نل : ای خواهر . دست رو دلم نذار که خونه .
با اون مرتيکه ...... راه افتاديم دنبال ننه فلان فلان شدمون .
شنل قرمزی: اون که هاج زنبور عسل بود .
نل : حالا گير نده . وسط راه بابا مون چشمش خورد به مادر پرين رفت گرفتش .
اين دختره پرين هم با ما نساخت ما رو از خونه انداختن بيرون .
زندگی هم که خرج داره . نميشه گشنه موند .
شنل قرمزی : نگاه کن اون رابين هود نيست ؟؟؟؟ کيف اون زن رو قاپيد .
نل : آره خودشه . مگه خبر نداشتی ؟ چند ساله زده تو کاره کيف قاپی .
جان کوچولو و بقيه بچه ها هم قالپاق و ضبط بلند ميکنن .
شنل قرمزی : عجب !!!!!!!!!!!!!!
نل : اون دوتا رو هم ببين پت و مت هستن . سر چها راه دارن شيشه ماشين پاکمی کنن .
دخترک کبريت فروش هم چهار راه پائينی داره آدامس ميفروشه .
شنل قرمزی : چرا بچه ها به اين حال و روز افتادن ‌؟؟؟؟نل : به خودت نگاه نکن . مادرت رفت زن آقای پتيول شد .
بچه مايه دار شدی . بقيه همه بد بخت شدن .
بچه های اين دوره و زمونه نمی فهمن کارتون چيه .
شخصيتهای محبوبشون شدن ديجيمون ها ديگه با حنا و نل و يوگی و خانواده دکتر ارنست حال نمی کنن
پاسخ با نقل قول
2 کاربر زیر از lucifer سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید