مشفق سخن سراي معاصر بختياري در قصيده اي اسامي شعراي بختياري و چهارمحال را گرد آورده و پژمان منتخباتي از اشعار آنان را در كتاب بهترين اشعار خود گنجانده و سرهنگ ابوالفتح اوژن در كتاب « تاريخچه دو قرن اخير شعرا و عرفاي چهارمحال و بختياري » اشعاربسياري از اين شعراي زنده دل را با شرح حال آنان كه به 861 نفر مي رسند ثبت كرده است ، و در هر دو كتاب مزبور به نام و آثار داراب افسر بر مي خوريم.
معروفترين شعر بختياري كه زبانزد است از مرحوم حسينقلي خان معروف به ايلخاني مي باشد كه سياره تخلص مي كرده و آن اين است:
دوني ز چه ري نزيده آفتو
يارم نوريستاده از خو
مو با دل تنگ تي تو آيم
تو بانگ زني كه اي كري رو
ابروي كج تو ورهمه خلق
دادم مو نشون كه هي مه نو
كه معني فارسي آن به قرار ذيل است:
مي داني از چه رو آفتاب سرنزده
(چون) يارم از خواب برنخاسته
من با دل تنگ به سوي تو مي آيم
تو فرياد مي زني كه اي پسر برو
ابروي كج تو را به همه خلق
نشان دادم كه اين است ماه نو
از قديمي ترين شاعر بختياري كه نامش باقيمانده ميرزا حسن واهب است كه در تذكره ها نامش ثبت شده و معاصر شاه عباس بوده و ماده تاريخ سر در مسجد شاه ( شد در كعبه در صفاهان باز ) كه مطابق با سال 64/1 هجري
مي شود از آثار اوست.