نمایش پست تنها
  #1  
قدیمی 04-14-2014
علی رشیدی آواتار ها
علی رشیدی علی رشیدی آنلاین نیست.
کاربر عادی
 
تاریخ عضویت: Dec 2013
محل سکونت: کرمانشاه
نوشته ها: 39
سپاسها: : 20

86 سپاس در 28 نوشته ایشان در یکماه اخیر
علی رشیدی به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض "دست نوشته های مجازی"

بارش نرم باران و فکر کردن به اینکه
يه مسيري هست که بايد برم ... تنهايي ...
چون همه ما در هر حال تنهاييم و هيچ کسي به دادمون نميرسه... خودمونيم که هرچيزي چه خوب يا چه بد رو براي خودمون رقم ميزنيم .
مسيري که يه جاده طولانيه و پر پيچ و خم ولي فقط جلو پاي خودمو ميبينم و آروم آروم قدم برميدارم .
توي اين مسير خيلي سراب وجود داره ولي سرابه ... اما نميدونم که به کجا ميرسم چون همه چيز کوچيک تا بزرگ از اول رقم خورده و من فقط بايد بفهممش و مهمتر از اون لمس و درکش کنم....
سر پايين و دست توجيب و قدم هاي محکم و آروم بر داشتن...که پيش بري بدويي برسي به انتها ..
انتها...
انتها....
يه انتهاي الکي ...

پ ن :» دست نوشته هاي الکي
پاسخ با نقل قول
کاربران زیر از علی رشیدی به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید