هر از چند گاه شايعاتی پخش میشوند كه سالينجر رمان ديگری منتشر خواهد كرد يا اينكه دارد با استفاده از نام مستعاری شايد مثل «توماس پينچون» كتاب منتشر میكند. «من توجه كردهام كه يك هنرمند واقعی از هر چيزی بيشتر زنده میماند. با ترديد میگويم حتی بيشتر از ستايش.» اين را سالينجر در سيمور: پيشگفتار میگويد. از اواخر دهه ۶۰ او از تبليغات دوری كرده است. روزنامهها تصور میكنند چون او مصاحبه نمیكند چيزی برای پنهان كردن دارد.
در ۱۹۶۱, مجله تايمز، گروهی از خبرنگاران را برای بررسی و تحقيق در مورد زندگی خصوصی سالينجر ارسال كرد. «من نوشتن را دوست دارم. من عاشق نوشتن هستم. اما فقط برای خودم و برای رضايت خودم مینويسم.» سالينجر اين را در ۱۹۷۴ به خبرنگار نيويورک تايمز گفت. با اين وجود بر اساس حرفهای جويس مينراد، كه برای مدتی طولانی از دهه ۱۹۷۰ به نويسنده نزديك بود، سالينجر هنوز هم مینويسد اما هيچ كس اجازه ندارد كار او را ببيند. مينراد ۱۸ ساله بود كه نامهای از نويسنده دريافت كرد و پس از يك مكاتبه پرشور پيش سالينجر رفت.
بيوگرافی بدون اجازهی يان هميلتون از سالينجر زمانی كه نويسنده استفادهی گسترده از نقل قولهای نامههای خصوصیاش را نپذيرفت، دوباره نوشته شد. نسخه جديد «در جستجوی جی.دی.سالينجر» در ۱۹۸۸ وارد بازار شد. در ۱۹۹۲ خانه Cornish سالينجر آتش گرفت اما او از دست خبرنگارانی كه فرصتی برای مصاحبه با او پيدا كرده بودند، فرار كرد. در اواخر دهه ۱۹۸۰ سالينجر با كالين اونيل ازدواج كرد. داستان مينراد از رابطهاش با سالينجر در اكتبر ۱۹۹۸ با نام خانه ما در دنيا روانه بازار شد..
khabgard.com