نمایش پست تنها
  #1  
قدیمی 02-12-2008
SonBol آواتار ها
SonBol SonBol آنلاین نیست.
معاونت

 
تاریخ عضویت: Aug 2007
محل سکونت: یه غربت پر خاطره
نوشته ها: 11,775
سپاسها: : 521

1,688 سپاس در 686 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض معرفي و دانلود فيلم ايرينا پالم Irina Palm

ايرينا پالم
Irina Palm



کارگردان: سام گاربارسکي. فيلمنامه: فيليپ بلاسباند، سام گاربارسکي، مارتين هرون. موسيقي: گينزو. مدير ‏فيلمبرداري: کريستوف بوکارن. تدوين: لودو تروش. طراح صحنه: ورونيک ساکرز. بازيگران: ماريان فيث ‏فول[مگي/ايرينا پالم]، ميکي مانويلوويچ[ميک]، کوين بيشاپ[تام]، سيوبان هولت[سارا]، دورکا گرايلوس[لوييزا]، جني ‏آگوتير[جين]، کوري بروک[اولي]، مگ وين اوئن[جوليا]، سوزان هيچ[بث]، فليپ وبستر[اديت]. 103 دقيقه. محصول ‏‏2007 بلژيک، لوکزامبورگ، انگلستان، آلمان، فرانسه. برنده جايزه برلينر مورگن پست و نامزد خرس طلا از جشنواره ‏برلين، نامزد جايزه بهترين هنرپيشه مرد/ميکلي مانويلوويچ و بهترني هنپيشه زن/ماريان فيث فول از مراسم فيلم ‏اروپايي، نامزد جايزه هيئت داوران از جشنواره سائو پائولو. ‏
مگي زني 50 ساله و بيوه است. شوهرش چند سال قبل فوت کرده، اما مگي هنوز احساس وفاداري به وي مي کند و ‏شريکي براي زندگي اختيار نکرده است. اما بيمار شدن نوه اش و نياز مبرم خانواده به پولي هنگفت براي درمان وي ‏زندگي ساکن و آرام وي را زير و رو مي کند. مگي براي يافتن پول و گرفتن وام به هر دري مي زند، اما موفق نمي ‏شود. پسر و عروس وي نيز نا اميد از يافتن پول لازم در انتظار مرگ پسرشان هستند. تا اين که مگي با يک آگهي ‏استخدام خانم ميزبان[‏hostess‏] روبرو مي شود. اما وقتي براي گرفتن کار مراجعه مي کند، خود را در يک کلوب ‏***ي و رو در رو با صاحب پول پرست آن ميکي مي يابد. براي زني چون مگي کار در چنين مکاني بسيار سخت، ‏غير اخلاقي و دور از ذهن است. مضافاً به اينکه ميکي به او خاطر نشان مي کند که ديگر جوان هم نيست!‏
ولي ميکي هنوز مايل است او را به خدمت بگيرد، کاري که پول هفتگي آن بيش از 500 پوند است و مي تواند در زماني کوتاه مبلغ ‏لازم را براي عمل جراحي نوه مگي فراهم کند. مگي که ابتدا از اين کار اکراه دارد، خيلي زود جذب کار شده و تحت ‏نام مستعار ايرينا پالم مشتريان زيادي جلب مي کند. اما پسرش که از منبع پول فراهم شده، اطلاع ندارد با تعقيب مادرش ‏سر از کلوب ميکي در مي آورد. در حالي که مگي براي پنهان نگاه داشتن اين راز از وي و دوستانش تمامي تلاش توان ‏خود را به کار بسته بود...‏

چرا بايد ديد؟
شايد خلاصه داستان ايرينا پالم شما را به ياد فيلم دام‎ ‎‏[سرديان گولوبوويچ] بيندازد که دو هفته قبل در همين صفحه ‏معرفي شد. به همين خاطر براي پرهيز از پيشداوري تان بايد بگويم غير از گره اصلي فيلمنامه-بيماري کودک و نياز به ‏يافتن پول براي عمل جراحي- هيچ نکته مشترکي ميان اين دو فيلم نيست!‏
ايرينا پالم پنجمين فيلم کارنامه سام گاربارسکي متولد 1948 باوارياي آلمان است که 7 سال قبل براي فيلم کريسمس ‏مبارک، رشيد جايزه اي از جشنواره جيفوني دريافت کرد. اما بي تعارف ايرينا پالم چرخشگاه اصلي کارنامه او و اگر ‏تا امروز همچون من شانس آشنايي با او و سينمايش را نداشتيد، بهترين فرصت براي اين کار است. ‏
ايرينا پالم که با بودجه اي اندک‏‎ ‎‏[چهار و نيم ميليون دلار] ساخته شده، يک هجويه تلخ و شيرين و فکر شده درباره ‏مصائب افراد طبقه متوسط در جهان سرمايه داري است. کساني که در اولين برخورد با مشکلي نه چندان بزرگ به بي ‏پناهي و درماندگي خود در ميان چرخ هاي بي رحم اين سيستم پي مي برند. فيلم ريتم تندي دارد و گاربارسکي وقت را ‏تلف نمي کند. هر چند حوادث ريز و کوچکي که در فيلمنامه تدارک ديده شده، براي مشتاقان فيلم هاي پر سرعت ‏امروزي نمي تواند آن چنان هيجان انگيز باشد. اما اتمسفر سرد فيلم و شخصيت هاي اندک آن خيلي زود موفق به جلب ‏توجه تماشاگر مي شوند. هيچ نکته اضافي در فيلم وجود ندارد و براي غافلگيري همه نکته اي درباره شوهر مرحوم نيز ‏به پايان فيلم افزوده شده که مي تواند سبب رضايت خاطر بيننده شود. ‏
ايرينا پالم نه فقط هجو سيستم سرمايه داري، بلکه همزمان نقد روابط جامعه محافظه کار انگلستان و اخلاقيات کاتوليک ‏نيز هست. اين که چرا مگي مجبور به قبول چنين کار شرم آوري مي شود، به جز خود او و در نهايت ميکي براي هيچ ‏کس قابل درک نيست. پسرش مادر را فاحشه و با استفاده از الفاظ محصول مدرنيته کارگر جنسي خطاب مي کند و ‏خشمگين است. عروس اش فقط به اين فکر مي کند که بر خلاف شوهر نه چندان زبر و زرنگ اش، مادر شوهرش پول ‏را فراهم کرده و مهم نيست از کجا... همسايگان و دوستانش نيز زماني که درمي يابند مگي براي رهايي از اين بحران و ‏نجات نوه محبوبش دست به چه کاري زده، ارزش و عمق فداکاري او را درک نمي کنند و تنها به سوال هايي درباره ‏نوع کار و برخورد او با آلت جنسي مردان بسنده مي کنند. بي رحمي اين سيستم و آدم هاي اطراف مگي شرم آورتر از ‏کاري است که او برگزيده و در نهايت او را تبديل به اسطوره فداکاري و ايثار مي کند. مگي حتي باعث تغيير نگاه فردي ‏پول پرست چون ميکي نيز مي شود و در پايان عشقي نيز ميان شان پديد مي آيد که بدون شک مي تواند پاياني خوشي ‏براي هر دو و فيلم نيز رقم بزند. تماشاي ايرينا پالم تجربه اي تازه و بديع براي هر نوع تماشاگري است. فيلمي کوچک و ‏صميمي به اندازه شخصيت اصلي اش...‏
بازيگر نقش اصلي فيلم ماريان فيث فول خواننده پاپ-راک مشهور انگليسي است. فرزند بارونس اريسو و سرگرد فيث ‏فول از جاسوسان مشهور دوره جنگ جهاني دوم که زندگي و روابط طوفاني اش با ميک جاگر و کيت ريچاردز سبب ‏شهرت و بدنامي اش شد. رسوايي او، ريچاردز، جاگر و ديگران بر سر مواد مخدر و اعتياد شديدش به هرويين در دهه ‏‏1970 که به چند سال بي خانماني اش در منطقه سوهوي لندن در دهه 1980 ختم شد. اما موفق شد تا بر اعتيادش به ‏الکل و کوکايين غلبه کرده و با ضبط چند آلبوم تازه زندگي جديدي را آغاز کند. فيث فول که در کنار خوانندگي بازي در ‏تئاتر و سينما را نيز تجربه کرده[هم سن و سال هاي من و مسن ترها او را با دختري با موتورسيکلت، هملت توني ‏ريچاردسون که در آن نقش اوفليا را داشت و ظهور شيطان ساخته کنت انگر به ياد دارند] با بازي در نقش مگي/ايرينا ‏پالم پس از سال ها تجربه اندوزي نام خود را به عنوان بازيگري قدر تثبت مي کند. بدون شک فيلم بدون بازي او و صد ‏البته ميکي مانويلوويچ شکل فعلي را نمي داشت!‏
شايد ديدن چهره او و پذيرش اش به عنوان يک بازيگر-‏‎ ‎نه خواننده- سخت باشد، اما يقيناً سخت تر از استحاله او از ‏مگي به ايرينا پالم نخواهد بود!‏
ژانر: درام. ‏
رمز فايل: ندارد


Links checked on 02/01/09 by link checker bot
__________________
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید