من دوباره این کتاب رو خوندم... جملاتی رو که به نظرم قشنگ اومد اینجا می نویسم... ببخشید اگر قسمتیش تکراری است:
...کسی که سرش را بیندازد پایین و برود، نمی تواند زیاد دور شود.
نباید به حرف گل ها گوش کرد.
فقط باید آنها را تماشا کرد و بویید.
گل من تمام سیاره را معطر کرده بود ولی من نمی دانستم چطور باید از آن لذت ببرم...
... می بایست درمورد کارهایش قضاوت می کردم نه حرف هایش
... شاه گفت: پس می توانی خودت را محاکمه کنی. این مشکل ترین کار دنیاست. محاکمه کردن خود از محاکمه کردن دیگران مشکل تر است.
اگر بتوانی در مورد خودت درست قضاوت کنی، معلوم می شود که خردمند هستی.
... خودپسندان فقط صدای تحسین و تشویق دیگران را می شنوند.
... گل که روزی عبور کاروانی را از آنجا دیده بود گفت: آدمها؟ فکر می کنم شش هفت تایی باشند. سالها پیش دیدمشان. اما معلوم نیست کجا بتوانی پیدایشان کنی. باد آنها را به این طرف و آن طرف می برد. ریشه ندارند تا در یک جا ثابت باشند.
- فقط اگر چیزی را اهلی کنی می توانی آن را بشناسی... تو هم اگر دوست میخواهی مرا اهلی کن!
- همین که برای گلت وقت گذاشتی باعث شده که برایت آنقدر مهم باشد.
- تو مسئول گلت هستی زیرا آن را اهلی کرده ای...
... ستاره ها زیبایی شان را از گلی دارند که دیده نمی شود...
|