نمایش پست تنها
  #2  
قدیمی 06-29-2014
افسون 13 آواتار ها
افسون 13 افسون 13 آنلاین نیست.
کاربر عالی
 
تاریخ عضویت: Jun 2012
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 2,255
سپاسها: : 3,026

3,197 سپاس در 1,890 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض با نسیم بهار

با نسیم بهار

خون فروردین به صحرا جوش زد
شاخه ها بشکفت در دامان باغ
چشم جانم باز شد با اشتیاق
تا ببیند فصل گلخندان باغ
چشم جانم باز شد ، هنگامه ایست
عاشقان گل ز افسون خیال
سوی صحرا می شتابند از نهفت
تارها گردند از بند ملال
شاخه ی گیلاس ، هم رقص نسیم
جلوه ها دارد در آغوش بهار
آن چنان کز جنبش جادو فریب
زنده می دارد به خاطر یاد یار
شد بهار و لطف گلبوس نسیم
غنچه های خفته
را بیدار کرد
دیدن دامان گلپیرای دشت
خون شادی در رگ بیمار کرد
سالها رفته است و با طبع حزین
در نهفت خاطرم ، لب بسته ام
خنده شور و نشاط گرم را
بر لب ناگفته ها ، بشکسته ام
نوبهارا ! با نسیم زندگی
غنچه ی طبع مرا هم باز کن
با من دلبسته در تار سکوت
داستانی از بهاران ساز کن
گفته بسیار دارم ای نسیم
لحظه ای دامن بیفشان بر سرم
گرچه می ترسم سبک خیزم ز جای
زانکه از بس سوختم خاکسترم
گر زبان لال من گویا شود
قصه ی ناگفته را خواهم سرود
آنچنان گویم
که دردم تا ابد
اشک ریزد بر سر بود و نبود
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید