نمایش پست تنها
  #1  
قدیمی 01-25-2010
marykhosh آواتار ها
marykhosh marykhosh آنلاین نیست.
کاربر علاقمند
 
تاریخ عضویت: Apr 2008
محل سکونت: تبریز
نوشته ها: 159
سپاسها: : 48

40 سپاس در 17 نوشته ایشان در یکماه اخیر
Cool عاشق شدن یک مرد!!!!!!!!!!!!!!!


قصه عشق یک مرد جوان


من سرم توی کار خودم بود ....1



بعد یه روز یه نفر رو دیدم ....1



اون این شکلی بود !1





ما اوقات خوبی با هم داشتیم ....1



من یه کادو مثل این بهش دادم1



وقتی اون هدیه من رو پذیرفت ، من اینجوری شدم!1



ما تقریبا همه شب ها ، با هم گفت و گو می کردیم ....1





و این وضع من توی اداره بود ....1



وقتی همکارام من و دوستم رو دیدند، اینجوری نگاه می کردند ....1



و من اینجوری بهشون جواب می دادم ....1



اما روز والنتاین ، اون یک گل رز مثل این داد به یه نفر دیگه..1



و من اینجوری بودم ....1



بعدش اینجوری شدم ....1





حساس من اینجوری بود ....1



بعد اینجوری شدم …1



بله .. آخرش به این حال و روز افتادم …1



پدر عاشقی بسوزه !1




پاسخ با نقل قول
کاربران زیر از marykhosh به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید