نمایش پست تنها
  #62  
قدیمی 10-20-2012
ساقي آواتار ها
ساقي ساقي آنلاین نیست.
ناظر و مدیر ادبیات

 
تاریخ عضویت: May 2009
محل سکونت: spain
نوشته ها: 5,205
سپاسها: : 432

2,947 سپاس در 858 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض هوشنگ ابتهاج


من همان نایم که گر خوش بشنوی
شرح دردم با تو گوید مثنوی

با لب دمساز خود جفت آمدم
گفتنی، بشنو که در گفت آمدم

من همان جامم که گفت آن غمگسار
با دل خونین لب خندان بیار


من خمش کردم خروش چنگ را
گرچه صد زخم است این دلتنگ را

من همان عشقم که در فرهاد بود
او نمی‌دانست و خود را می‌ستود

من همی کندم نه تیشه، کوه را
عشق شیرین می‌کند اندوه را

در رخ لیلی نمودم خویش را
سوختم مجنون خام اندیش را

می‌گریست او در دلش با درد دوست
او گمان می‌کرد اشک چشم اوست

گر جهان از عشق، سرگشته است و مست
جان مست عشق بر من عاشق است


ناز اینجا می‌نهد روی نیاز
گر دلی داری بیا اینجا بباز



هوشنگ ابتهاج
پاسخ با نقل قول
کاربران زیر از ساقي به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید